خوبِ من خوش باش جانم صدقه ات
خنده کن امشب جهانم صدقه ات
زینت صحنِ حیاط و بسترت
یک بغل باغ جوانم صدقه ات
از دهان اژدهای روز گار
نان بیآور پهلوانم! صدقه ات
تاك قیصار است انگور لبم
شیرهی مست لبانم صدقه ات
عشقت از جسمم فراتر سر زده
از تو پر روح و روانم، صدقه ات
قصد استخراج داری شهد را
غنچهی شهد دهانم صدقه ات
در فشار بند آغوشت اگر
بند بند استخوانم، صدقه ات
در تو میآید جنون زلزله
هی خرابی تکانم صدقه ات
شهلا دانشور
|