در محیطی که گیجِ دایره است
وسعت یک مربع تنگم
ماهیانی که تشنگی خوردند
آبرا میدوند از سنگم
رستگاریِ مرگآلوده
ایدهی اختیاری جبرم
از فشارِ سکوت میپوکم
بوی خاموش میدهد قبرم
زخمِ زاییدن خروسم که
ماکیانیدهای به تخمت نیست
کارد برداشتم، تمام کنم
این قفس قتلگاه ناموسیست
خجلت مادری به فاحشهگی
پیش فرزند نوجوان استم
آخرین التماسِ قربانی
زیر ساطور قاتلان استم
گوشهی جفت و تاقی اعداد
گریهی منحصر به صفرم من
زردِ مایوس منتظر هستم
گوشهی شادِ سرخی دامن
در زمینی که زیر سیگاریست
تونل ریههای دود شدم
برخلاف خطوط خوابیده
جرئت یک خط عمود شدم
در محیط مناسب جنها
گرمِ آغوش و بوش خوا/بیدم
در محیط دو مصرع آخر
با تسلط به شعر ترسیدم
احمدجاوید انوش
|