مردم شرق میانه در زبانه های آتش بیداد و مظالم گوناگون می سوزند. صدای
چکمۀ بیدادگری استعمارکهن فرو نه نشست که یغمابردن اندک توان و رمق مردم
مظلوم از سوی شیخ ها، امیران، شاهان و حکومت های نظامی، همراه با شرکت های
بزرگ چپاولگر، وضعیت معیشتی اکثریت عظیم مردم را با اندوه ژرف مواجه کرد.
جای دادن تحمیلی چوچۀ نازپروده و خون آشام با نام اسرائیل، خنجر دیگری بود
که بر سینۀ منطقه و به ویژه مردم دردمند و ستمدیدۀ فلسطین نشست. با آنکه
مبارزات فلسطین و فشار مردم جوامع عربی وسایر کشورهای جهان، حکومت های
مستبد شرق میانه را مدتی در صف مخالف اسرائیل نشاند، اما به تدریح موانع
نسبی و ایجاد شدۀ پیشین در برابر کارکرد غصب سرزمین فلسطین، سوریه، اردن،
لبنان و مصر رفع شده و اسرائیل با بیباکی و گستاخی فاشسیت گونه به هر سوی
دهن گشوده است. اسرائیل سرزمین های بیشتر فلسطین همراه نسل کشی غصب می کند
و به افزون خواهی های بیشتر روی آورده است.
عواملی که این حرص و اشغالگری و سرکوب های ضد انسانی را موقع داده اند، در
چند عامل میتوانند نشانی شوند:
1- نخست، تفکر به ارث رسیده و مورد پذیرش راست افراطی- صهیونیستی که خود را
بالاتر وستوده ترین انسانهای گیتی در نظر آورده اند. تبلیغات مبنی بر
"یهودها، بهترین وبرگزدیده ترین مردم و نژاد"! که در مکتب ها، در نشریات بی
بشمار، در تبلیغات راست افراطی و حلقات مذهبی – صهیونیستی، دامن زده می
شوند، روحیۀ خوار شمردن دیگران را در اذهان مردم با خونین ترین عواقب بذر
میکند. این برتری جویی صهیونیستی، سبب می شود که باشنده گان مناطق خوب و
حاصلده، دارندۀ آب وهوای خوب، اگر در مجاورت سرحدات اسرائیل و به ویژه در
قلمرو فلسطین وجود دارند، مجبور به ترک آن مناطق وآواره گی شوند.
2- عامل خارجی، پشتیبانی شرکت های بزرگ دارندۀ سرمایه ها، دسترسی به نشریات
مختلف وتلویزیون های پرسر وصدا، ایستاده گی خلل ناپذیر امریکا و اروپا،
آسرالیا و... در دفاع از اسرائیل، به تحقق رؤیاها ی ضد انسانی مدد بیشتر و
دارندۀ عملکرد آسیب زا میرسانند. استراتیژی منطقه یی امریکا در آنجا چنان
سازماندهی شده است که حکومت های جیره خوار را در هم آهنگی با اهداف بزرگ و
بالتبع آرزوهای اسرائیل قرار میدهد. این سیاست ظالمانه و پشتیبانی از
جنایات بشری، سبب شده است که ماهیت دموکراسی و ادعاهای مبنی بر دفاع از
حقوق بشری، پذیرفته نشوند. همچنان زمینه های رویش نهادها و سازمان های
خشونتکار وتروریستی را در منطقه شکل داده اند. سازمان هایی که با کارکرد
های ماجراجویانه، هرگز نقش مؤثری را در عرصۀ مبارزه با اسرائیل متجاوز نصیب
نشده اند.
3- پس از انقلاب سال 1357 که جمهوری اسلامی ایران را زایید، گواه هستیم که
ادعای صدور انقلاب، اتخاذ سیاست های تهدید آمیز و فعالیت هایی که منافع قشر
آخوندی را تأمین کند، با پرخاش جویی ها دینی و ماجراجویانه اش، زمینه یی
رویکرد سیاسی متفاوت را در حکومت های عربی شرق میانه شکل داد. در واقع
اعمال اسرائیل متجاوز وغاصب اندک، اندک به فراموشی سپرده شد. زیرا ایران
هراسی جای آن را گرفت.
یکی از ابعاد سیاست ماجراجویانۀ جمهوری اسلامی ایران، سعی در جهت ایجاد ویا
سمت وسو دادن سازمان هایی بود که حکومت های عربی و اسرائیل را آماج حملات
قرار میدادند. این استراتیژی منبعث از هیچگونه منافع مردم سایر جوامع و
مبارزات شایستۀ مردم فلسطین نبود. زیرا در محور تمنیات قشری ظالم در ایران
قرار داشت که مظالم داخلی اش نیز شهرۀ افاق می شد.
اسرائیل غاصب، با توجه به سیاست ها و آرزوهای پیشین، با توجه به تداوم و
توسیع و تشدید کمک های امریکا ومتحدان آن و با بهره گیری از تکنولوژی بسیار
پیشرفته، در عرصۀ رقابت با ایران گام های بسیار با شتابی را برداشت.
اما جمهوری اسلامی ایران که قبرخود را کنده میرفت، روز تا روز با تعزیرات
متنوع مواجه شد. این است که گروه های قرار گرفته در مدار جمهوری ایران،
بدون تحمل قربانی و زحمات زیاد، با توسل به تکنولوژی پیشرفته و رهنمودهای
"موساد" سازمان جاسوسی – تروریبستی اسرائیل به فعالیت های تروریستی عصری
روی آورده و رهبران وفعالان آنها را می کشد.
می نگریم که در واقع، جمهوری اسلامی ایران مسبب بسا انحرافات در جنبش های
شرق میانه، قربانی کردن سازمان و رهبران عاقبت نه اندیش آنها شده و تبر
جنایت کار اسرائیل را دسته داده است. ازین روی محکومیت اسرائیل و جنایات ضد
انسانی آن در حق مردم فلسطین، لبنان، یمن و سوریه؛ یکی از عوامل مساعد
کننده و رشد دهندۀ این جنایات یا جمهوری اسلامی ایران را فراموش نمی کند.
*** هامبورگ
28-09-2024
پ.ن: نگارۀ اسرائیلی ها بر شانۀ کشورهای پشتیبان از محترم جناب رحیم شنسب
است.
|