کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

            اسد بدیع  

    

 
شعر ناتکرار

 

 



کمتر عاشقی را در میان عاشقان هنر و ادبیات می‌شناسم که شجاعت، وسعت نظر و سلیقه فریده انوری را داشته باشد.

سال۱۳۵۷خورشیدی بود که به حیث ممثل در شعبه هنر و ادبیات رادیو تلویزیون، شامل کار و با فریده انوری آشنا شدم. او در آن زمان مدیر هنر و ادبیات رادیو و تلویزیون بود. روزی که به حیث ممثل امتحان دادم، بعد از اجرای نقشم آفرین گفت و همان آفرین گفتن او بود که مسیر زندگی‌ام به سوی هنر را روشن ساخت.

با گذشت سال‌ها دانستم که فریده انوری یک زن استثنایی است. شناختش از هنر و سلیقه بلند در انتخاب آثار هنری و شاهکارهای ادبیات جهان، تمثیلی ساختن این آثار، سطح هنری - ادبی رادیو تلویزیون را به اوج چشمگیری رسانید.

فریده انوری در زمان کارش در رادیو افغانستان وقت، در آفرینش برنامه‌های تازه، تشنگی عجیبی داشت و از ارائه بی‌روح، بی‌زار بود. من نقش بازی کردنش در داستان «ژاندارک» را به خاطر دارم. هیبت صدا و توانایی او در اجرای نقش، چنان عظمت داشت که گویی همان ژاندارک بزرگ است و تنها به آزادی باور دارد. فریده انوری در کارگردانی آثار بزرگ ادبی جهان، که در رادیو تمثیل می‌شد در برنامه (هزار و یکشب از شاهکارهای ادبیات جهان) استعداد خیره کنندۀ داشت.

برنامه‌های اداره هنر و ادبیات را که فریده انوری ایجاد کرد و زیر نظر وی تهیه می‌شدند، برنامه‌های ناب رادیو افغانستان بودند که برای همیشه خواهند ماند.

این بانوی زیبایی‌شناس، سلیقه خاص در کشف و انتخاب چهره‌های تازه داشت و همیشه یک گروه تازه نفس، با طرح‌های تازه و همه از طبقه روشنفکر، در اطرافش جمع بودند.

سال‌های سال است که این بانوی استثنایی را دوباره ندیده‌ام، ولی عاشقانه زیستنش را به خاطر دارم. امید سال‌های سال بدرخشد و این صدا که خود شعر ناتکرار است، در کوچه‌های شهرم همیشه طنین اندازد. (فقط صداست که می‌ماند)

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۶۵    سال بیستم      میزان     ۱۴۰۳         هجری  خورشیدی                            اول اکتـــــــــــــــــوبر  ۲۰۲۴