هایکو نامی آشنا در ادبیات معاصر جهان است، که راه خود را در بین فارسی
زبانان باز کرد و مهمان طبع شاعران فارسیزبان شد و امروزه بسیاری از اشعار
کوتاه در زبان فارسی به نامهای؛ هایکو، کوتاهه، طرح، ترانک و.. یاد
میشوند؛ هر چند قالبهایی موازی و در برابر این موجود بیگانه ظهور کرد که
همگی پیشنه در قالبهای کهن شعر فارسی داشت، اما سبب ایجاد تحولی برای شعر
کوتاه و کوتاههسرایی معاصر شد و مخاطبان و علاقهمندان زیادی را به خود
جلب کرد.
اندکی از تاریچهٔ هایکو
هایکو محصول فرهنگی کشور ژاپن «کشور خورشید» است، این نسخهٔ ادبی به سراسر
جهان صادر شد و عدهٔ زیادی از آن استقبال کردند و به عنوان «کوتاهترین شعر
جهان» میان سرایندگان آن لقب گرفت.
شعری با ساختار ۱۷ هجا (۵-۷-۵) که از قالبهای قدیمیتر به نام « رِنگا و
هایکای» زاده شده است. رنگا قالب شعری بود که در قرن ۱۵ میلادی مانند شعر
اصیل ژاپنی «تانکا» که ۳۱ هجا داشت (۵-۷-۵-۷-۷)، هجا چینی میشد و در آن
فصلواژهها به کار میرفت و سرشار از تشبیهها و استعارات و شاعرانگی بود.
و دقیقا یک قرن بعد از «رنگا» قالب شعری دیگری به نام «هایکای» شکل گرفت که
تفاوت عمدهٔ رنگا و هایکای از بابت محتوای آن و کیفیت شاعرانگی آن بود؛ که
در هایکای استعارات و تشبیهات اصلا و گاهی به ندرت وجود داشت و تعداد
هجاهای آن مانند «تانکا» ۳۱ هجا بود.
و سرانجام طرح شعر« هایکو» به گونهٔ امروزی ریخته شد که بازماندهٔ نسل شعر
تانکا است و در کوتاهترین فرم خود ارائه گردید.
ویژگیهای شعر هایکو
ـــ کوتاهی آن
ـــ بکر بودن تصاویر
ـــ رمزی و موجز بودن
ـــ فشردگی زبانی
ـــ چیدمان خاص کلمات
ـــ نفوذ فلسفهٔ «ذن و آیین شینتو و بودیسم» در آن
ــــ طبیعتگرایی
ـــ رهایی از صنایع ادبی (هر چند خالی از آرایههای و شاعرانگی نیست)
یکی از ویژگیهای برجستهٔ شعر هایکو «فصلواژه» و استفاده از آن در شعر
هایکو است که مرتبط با دیدگاه خاص مردم ژاپن و درک آنها از طبیعت و فرهنگ
کهن این کشور است.
آنها طبیعت را گره خورده با ذات انسان و روح او میدانند به نحوی که با
طبیعت پیوند برادری و خواهری داشته باشند و با روح طبیعت سازوارهیی واحد و
منسجم تشکیل داده باشند. به عنوان مثال؛ آنها فلسفهای خاص برای شکفتن
گیلاس و باور شدن این درخت آن دارند و شکفتگی گلهای درخت گیلاس را نمادی
از شکفتن و زایش روح و عاطفهٔ انسان میدانند و نقاشان و تصویرگران و
شاعران و نویسندگان برای این پدیدهٔ طبیعی آثار گوناگونی خلق کردهاند و به
نحوی این شکفتگی گلهای گیلاس برایشان تقدس دارد.
و تصاویر زنده و طبیعتگرایانهٔ اشعار هایکو مرهون استفاده از
فصلواژههاست که عبارتاند از؛
بهار؛ زنجره«نوعی حشره پر سر و صدا»، شفتالو، شکوفهها، درخت گیلاس، کوکو
یا همان فاخته، قورباغه و...
تابستان؛ ماه، درخت خیزران، کرم شبتاب، برکه و...
پاییز؛ پرندگان، خرمالو، سرمای شب، باران و...
زمستان و سال نو؛ برف، درنا، سال نو و...
گذری بر آیین «شینتو» و «ذن» در شعر هایکو
اگر گذری کوتاه بر آیین «شینتو» داشته باشیم بر اساس این آیین
عالم فیزیکی به شه بخش؛ آسمان اثیری در بالا، جهان در سطح زمین و مناطق پست
در بطن خاک تقسیم میشوند که مجموعهٔ اینها به دست خدایانی است و آن را
«کامی» مینامند.
به دلیل این باورها، ژاپنیها تمام انسانها، پرندگان، چهارپایان، درختان،
کوهها و تمامی اجزای طبیعت را به دلیل ویژگیها و نیروهای خاصی که دارند
به نوعی هراسانگیز و قابل احترام تلقی میکنند و تمامی این موارد را
پیوسته باهم و مانند یک سازوارهٔ بزرگ و در هم تنیده میپندارند.
و این بینش در شعر هایکو جاریست.
و اغلب در سرودن هایکو به طبیعت، جانوران، جلوههای طبیعی، پرندگان، زن،
کوتاهی عمر، مفهوم عرفان در «ذن» و... پرداخته میشود و موضوعاتی نظیر:
خشونت، بیماری، شهوت، غم و روایتهای زشت، بلایای طبیعی در آن نیست.
در واقع نوعی برخورد روشنگرایانهٔ «ذن» و معانی طبیعتگرا و فلسفهٔ به
بیداری رسیدن در ماهیت پدیدهها و زیباشناسانه در هایکو وجود دارد. و به
تعبیری «ذن» به زبان هایکو با کلماتی آهنگین و فشرده و فلسفهمشربانه بیان
میشود.
از عمق تیرگیها و تاریکیهای ذهن و خیال، روشنایی و ادراکی که به ذهن و
ضمیر سالک «ذن» رسیده است با نبض کلمات و آواها و واژگان خاص بیرون
میریزد. هایکو چکیدهٔ سیر و سلوک ذن است به شکلی موجز و رمزی.
پایان کار خودآگاهی که شاعر به مخاطب انتقال میدهد. به عنوان مثال؛ شکفتن
یک گل در شعر هایکو یعنی بهاری که شاعر به آن دست یافته است و واژهٔ شکفتن
معنای بزرگی را در پشت خود دارد.
نمادگرایی در شعر هایکو
نماد گرایی در شعر هایکو بسیار فراوان است؛ هر چند که به زبانی ساده و روان
به کار برده شده است. مفاهیم طبیعتگرایانه و عشق به آن و معناسازی عواطف
خاص ریشه در فرهنگ ژاپن دارد و شاید مفهوم عمیقتر و دقیقتر این اشعار
برای مردم آن کشور قابل فهم و تشخیص باشد.
بسیاری از هایکوها بازتاب تصاویر و ادراکات و برداشتهای عمیق شاعر از محیط
پیرامون خود است. و از طرفی نوعیت ادای کلمات در زبان ژاپنی و بازی با
آواهایی که در این زبان بخش اعظم تکلم را به دوش دارد باعث شده است که
هایکو از نوعی جناس در تلفظات و چیدمان هجاها برخوردار باشد و شعری
گوشنواز و آهنگین برای مردم خود باشد.
از طرفی نفوذ نیرومند آیین بودایی و مقولهٔ ذن، با تاکید به عرفان بودیسم و
شینتو و کشف احوالات درونی و پیوند آن با طبیعت، دریچهای درونی و ماورای
ظاهر به کلمات هایکو داده است؛ به همین دلیل بسیاری از هایکوسرایان یا
رهروان طریقت ذن بودند یا زائران یا دیر نشینان.
باشو(ماتسئو مونوفوسا) یکی از این رهروان و زائران بود. معروفترین
هایکوسرای ژاپن. او در سال ۱۶۴۴ در خانوادهای فقیر و دهقان متولد شد. بعد
از مرگ ارباب خود به کسب دانش پرداخت و در سال ۱۶۸٠ سرپناهی از نیزارها و
علفها برای خود ساخت و آنجا را مکانی برای تعلیم شاگردان قرار داد.
او زندگی بسیار ساده و درویشانه را برای خود انتخاب کرد.
از آنجا که به سرپناههای علفی«باشو» میگفتند، بعدها شاگردانش او را باشو
صدا میکردند. باشو بعد از آن با شاگردانش به سیر و سیاحت و کسب علوم معرفت
و حکمت به گوشه و کنار ژاپن پرداخت و بیشترین اشعا. خود را در این سفرها
سرود. این سفرها برای او نوعی سیر و سلوک عارفانهٔ ذن بود که به کشف
احوالات درونی خود و محیط بیرون میپرداخت. کتاب «باریکهٔ راه ولایات»
محصول همین سفرهاست. و کتاب «برکهٔ کهن» مجموعهیی از معروفترین و اصیل،
ترین هایکوهای این شاعر است.
در سال۱۸۹۳ ماسائوکا شیکی مقالهای دربارهٔ «شعر هایکو» در مجلهٔ «ژاپن»
نوشت و انقلابی در هایکوی ژاپنی ایجاد کرد. شیکی با این مقاله در واقع
هایکوی مدرن را به مردم معرفی کرد و در آن به نقد آثار «باشو» پرداخت و بعد
از این جریان، فصلواژهها و هفده هجایی بودن هایکو را هم زیر سوال برد.
شاعران بعد(مانند؛ هوسایی و سانتوکا و برخی دیگر) از او شروع به سرودن
هایکوهایی بیوزن و آهنگین و بدون در نظر داشت هفده هجا کردند و تحولی نو
در هایکو پدیدار شد.
بعد از مرگ زودبه هنگام «شیکی» هایکوهای او به زبانهای آلمانی، فرانسوی
ترجمه شدند و شهرت زیادی کسب کردند.
قالبهای شعر کوتاه در ایران و افغانستان
از آنجایی که کوتاه سرایی در زبان فارسی پیشینهٔ طولانی دارد و نمونههای
کلاسیک آن را میتوان در قالبهای دوبیتی و رباعی و تکبیت جستجو کرد و
شاعران نامدار زیادی از رودکی تا شاعران معاصر امروز در این قالبها
طبعآزمایی کردهاند و گنجینههای سرودههایشان گواه این موضوع است.
اما با ورود قلب کوتاهتر و آزادی مانند هایکو جریانهای دیگری برای مقابله
با این جریان شکل گرفت که به ذات خود سودمند و مناسب با فرهنگ زبان فارسی
بود.
جریان شعر هایکو به صورت علمی و رسمی با ترجمههای احمد شاملو «شاعر نامدار
و پایهگذار قالب شعر سپید در ایران» از کتاب «آهنگهای فراموش شده» در سال
۱۳۲۶ وارد ایران شد.
اگر نگاهی اجمالی به ورود شعر کوتاه یا کوتاهسرایی به ادبیات معاصر داشته
باشیم، کوتاهنویسی و کوتاه سرایی حدود چهار دهه بیش در افغانستان آغاز شد
و اغلب این آثار اشعار سپید کوتاه بودند و آغازگران این تحول صبورالله
سیاهسنگ، رفعت حسینی، حضرت وهریز و برنا کریمی بودند.
اما هایکوسرایی یا پیروی از سبک هایکو به زبان فارسی پیشینهٔ زیادی در
افغانستان ندارد و تقریبا از اوایل دههٔ هشتاد خورشیدی به بعد شماری از
جوانان به سرایش اشعاری تحت عنوان هایکو و کوتاهه پرداختند. شاعرانی مانند
محمود جعفری «مجموعه شعر عطر لیمو»، عبدالهادی ایوبی« مجموعه شعر شکوفههای
بامدادی» و شاعران دیگری مثل؛ روح الله بهرامیان، نور احمد پاییز، وحید
بکتاش و...
هایکو هنوز در افغانستان سیر تکاملی مناسبی نداشته است و به طور قطع هایکوی
ژاپنی در هیچ کدام از کشورهایی که پا گذاشته اصلیت و خصوصیات ژاپنی خود را
به طور کامل نتوانسته حفظ کند و این امری گریز ناپذیر است زیرا؛ تفاوت زبان
ژاپنی با دیگر زبانها و از سویی فرهنگ عجین شده ژاپنی با هایکو در کشورهای
دیگر قابل تطبیق نیست. از این رو هایکو در زبان فارسی با تفاوتها و
شباهتهای شایان ذکری متولد شد. وجه اشتراک هایکوی ژاپنی و فارسی در کوتاه
بودن هر دوی آن است، اما هایکوی ژاپنی کوتاهتر است و هایکوی فارسی به دلیل
ساختار کلمات و افعال و دستور زبان فارسی بلندتر است و ساختار کهن هایکو به
شکل ۱۷ هجایی در آن مراعات نمیشود اما هایکو در زبان فارسی به دلیل
برخورداری از غنای دستور زبان از شاعرانگی بیشتری برحوردار است و برخلاف
هایکو ژاپنی مطلقا طبیعتگرا نیست.
اما در ایران گرایش به کوتاهنویسی و هایکو بیشتر از افغانستان است و در
این اواخر رشد قالبهای کوتاه به مراتب بیشتر و در بین اقشار مختلف مردم
بوده است و حتی سن و سال سرایندگان(از نوجوان تا پیر) قابل ملاحظه است.
جریانهای شعر کوتاه بعد از هایکو در زبان فارسی
( خسروانی، نوخسروانی و پریسکه)
در سال ۱۳۹۸ قالب نوظهوری به نام «سهگانی» توسط دکتر علیرضا فولادی«شاعر
و پژوهشگر معاصر ایران» به جامعهٔ ادبی پیشکش شد که مورد استقبال عدهٔ
زیادی قرار گرفت و مباحث داغی را در پی داشت. این قالب در سه خوشه یا سطر
که سطر یا خوشهٔ پایانی دارای ضربهٔ ذهنی یا فن غافلگیری شاعرانه باشد در
سه شاخهٔ کلاسیک و نیمایی و سپید سروده میشد و توجه هزاران مخاطب را به
خود جلب کرد.
این قالب هر چند قالبی بکر و تازه نبود و از قالب کهن «خسروانی» چیدمان سه
سطر یا سه خوشهٔ خود را وام گرفته بود توانست به خوبی عرض اندام کند و حتی
از قالب «نوخسروانی» که توسط مهدی اخوان ثالث از روی «خسروانی کلاسیک»
بازسازی شده بود پیشی بگیرد و به نحوی در نسخهٔ سوم کوتاهسرایی از دو قالب
«خسروانی و نو خسروانی» تولد و ظهوری موفق داشته باشد.
خسروانیهای سابق در اوزان هجایی و ترانهوارمربوط عصر ساسانیان و در دربار
خسرو پرویز بودند «سخنی آهنگین،اشعار هجایی کهن با وزنی ترانهگونه و غیر
عروضی و نامنظم).
و نو خسروانی که بازآفریننده آن مهدی اخوان ثالث بود شعری با ویژگی «مصراع
اول با سوم یا هر سه مصراع همقافیه بودند» خاص خود، اما با قالب آهنگین و
عروضی کلاسیک اقبال چندانی نیافت و محدودیت وزنهای کلاسیک مانع رشد
نوخسروانی شده بود.
بعدها جریان شعر پریسکه «جرقهٔ آتش» در سال ۱۳۹۱ توسط علیرضا بهرهی و با
پشتیبانی آقای فولادی «نویسنده» شکل گرفت و به شکلی رسمی وارد عرصهٔ ادبیات
شد.
این قالب برای حمایت هرچه بیشتر عرفان اسلامی در اشعار و یا به عنوان بدیلی
مناسب و رویکردی سنجیده در برابر عرفان و جریانات ادبی بیگانه مانند قالب
شعر هایکو با پشتوانهٔ «ذن» به وجود آمد. هر چند اندیشهٔ بودیسم و کنفسیوس
و تعالیم مکتب «شینتو» که گره خورده به هایکو بودند خود به تنهایی جایگاه
ثابت و شناخته شدهیی در ادبیات جهان و ادبیات عرفانی داشتند و دارند.
پریسکه برای گسترش فرهنگ زبان فارسی در قالبهای کوتاه و جلوگیری از
پراکندگی اشعار زیر عنوان حوزهٔ کوتاه سرایی پدید آمد تا بتواند بر غنای
محصولات شعر کوتاه بیفزاید و کوتاههها را زیر چتر پریسکه جمع کند.
و پریسکه هم پدیدهیی جدید نبود و به نوعی برگرفته شده از شعر سپید است که
شاعر میتواند در دو الی چهار فصل یا بند یا سطر سرایش داشته باشد و برخلاف
هایکو در قید هجاها و مضامین فصلواژه نیست. و شاعر در چینش واژهها، بلندی
و کوتاهی سطرها آزاد است و هیچ محدودیتی ندارد. و موضوعات گوناگون انسانی،
طبیعی، محیطی و فلسفی را میتواند در آن ارائه کند.
نمونه اشعار هایکو
برکهٔ کهنه
جهیدن غوکی
صدای آب
(باشو)
گلهای سفید
از شکاف دیوار
بهار میآید
(بوسون)
هایکوهایم
کوچکاند
دستش را بگیر
(عبدالهادی ایوبی)
نمونه سهگانی
تلخ یا شیرین
گر حقیقی یا که رویاییست
زندگی صدسال تنهاییست
(بهادر قربانی)
خوشبخت است یا بدبخت؟
یک درخت
در حیاط زندان
(علیرضا فولادی)
نمونه پریسکه
کاش پرنده بودم
تمام عمر را
در قفس سینهات
میماندم
(آذر عاصمی)
چه خمیازههای بلند میکشم
اما خواب هم
حوصله میخواهد
(علیرضا بهرهی)
منابع
ریچارد وایت(هایکو)
پایگاه انترنتی شهر کتاب
سری در هایکو و هایکوی ایرانی
علیرضا فولادی (بوطیقای سهگانی)
و دیگر منابع انترنتی
|