دوست دارم بهشت باشم باز
از حقارت عمیق بیزارم
دوزخی نام دیگر مرگ هست
من از این اندوه قصه ها دارم
دوست دارم دوباره جان گیرد
نگاه دخترک بامیانی
رقص بودا کنار صلصالش
خنده های شمامه بر حالش
دوست دارم عمیق شعر شود
نگاه قصه های کازرگاه
دوباره تیپ های فردا را
قیام واژه های هریوا
دوست دارم به برچی برگردم
کنار یار دوباره ولگردی
برگ ریزان باغ بابر را
خزان بابرش جهانگردی
دوست دارم مزار و لبخندش
رقص رومی در اعماق روضه
دخترک خلخال ها بسته
چادرش سرخ نگاه اش فرخنده
دوست دارم نگاه باشم باز
برای جاده جاده ی میهن
صدای دختران خاموشی
نشسته منتظر در ماتم
#یلدا_هُژیر_امینیع
|