به میهنم
من عشق ارغوانی رنگم را
به (خواجه سیاران) می برم
تا در سایه درختان مهرآفرین آرام گیرند
و آغوش مهرم را
بسویت می گشایم
تا عطر لاله ها را
با خودت به ارمغان بیاوری
آری من درزمستانی ترین روزهام
هنوز بهاری ام
و رویش من در آغوش تو
عریانی ام را به لرزه می آورد
چون نسیمی از سوی دشت های انتظار
از سوی چمنزارن سرسبز شمالی
و گلاب های خوشه یی باغ های پغمان
هنوز بهاری ام
و هنوز به دشت هات
و لاله هات
و بره های نوزادت ایمان دارم
و بوی بهارت را
حتی در سرزمین بیگانه
بر حافظه ام سپرده ام
و نوشخوار می کنم
تو دوری
تو دوری
و در دستان بیگانگان نفس می کشی
و من در نفس هات شریکم
و من در واژه ای دوست داشتن
همان عشقی را تکرار می کنم
که در (پارک شهرنو) می سرودم
ودر چهار راه (حاجی یعقوب) می دیدم
و در (سماورچی دانشگاه)
زیر سایه ی بید های مجنون
با دوستانم شریک می شدم
وبه آغوشت رها می کردم
و امروز هم با یاد تو
به خورشید سلام می کنم
و به آغوش ستاره ها پناه می برم
و ستاره ها را بغل بغل
در بسترم میکارم
تا سبز شوند و برایت
سبد سبد نور بفرستم
تا دنیایت پر نور شود
و خورشید رفته ات پر صدا برگردد
ودنیایت نورانی
و آسمانت بی ابر
و از اسارت غم رها...
هما طرزی
نیویورک ۲۳ فبروری ۲۰۲۴
|