بیتو، به تو قسم که جهنم شده مزار
در کام عاشقات به خدا سم شده مزار
در کوچههای شهر تو را جیغ میزنم
آنقدر جیغ که به سرم «بم» شده مزار
گلهای لاله را به دم تیغ دادهاند
سال سیاه، ماه محرم شده مزار
نی شعر و نی ترانه و نی شور و نی شعَفَ
قطعاً شبیهی آدم بیدم شده مزار
آیینهها ز چشم ترم کوچ کردهاند
تصویر خاکخوردهی مبهم شده مزار
باید به سمت و سوی زمینهای امن رفت
حالا که محبس گل مریم شده مزار
**
ای کاش روزهای سیه زود بگذرند
تا سرزمین شادی پیهم شود مزار
در چارباغ روضه، غزل گل کند بهخیر
در بزم شعر خطِ مقدم شود مزار
از شوکتش دوباره بترسند دشمنان
با اقتدار، یک دژ محکم شود مزار
دروازههای جشن گل سرخ وا شوند
میعادگاه سبزه و شبنم شود مزار
آنروزهای خوب یقیناً که دور نیست
سرخط عشقِ عالم و آدم شود مزار
بیشک، به اوج قلهی خورشید میرسیم
روزی اگر زمینه فراهم شود،... مزار!
لیلی غزل
|