کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

              انتخاب و بازتایپ: حمید هامی

    

 
آن‌جا که شیر، پای بودا را می‌بوسد

 


گزارشی از شمارة ۶ مجلة ژوندون، سال ۱۳۴۵

ساعت دو نیم بعد از ظهر روز ۲۵ حمل، اعلیحضرت معظم همایونی از غرفة آثار باستانی هده که در عمارت مدیریت اطلاعات و کلتور ننگرهار ترتیب یافته است، بازدید [کرده] و متعاقباً ساعت پنج و نیم همین روز جریان حفریات تپة شتر را که در هده واقع شده، ملاحظه فرمودند.
ذات شاهانه پس از بازدید غرفة آثار باستانی هده که در اثر حفریات به دست آمده، فرمودند:
«آرزوی ما از این حرکت این بود که حد استفاده از جوانان کشور را که در این رشته تربیه شده اند، بدانیم. خوشبختانه با وجود وسایل محدود دست داشته، این حفریات موفقانه صورت گرفته و از آن آثار پر ارزش و دلچسپی به دست آمده است.»
در بازدید ذات شاهانه شاغلی/آقای محمد عثمان صدقی وزیر اطلاعات و کلتور، والی، قوماندان عسکری ننگرهار و دوکتور عبدالرحیم ضیایی رئیس انجمن تاریخ نیز شرف معیت اعلیحضرت معظم همایونی را داشتند.
نشر این خبر در حلقه های شیفته گان آثار باستانی، و تشنه گان تاریخ کشور خصوصاً، و در بین خواننده گان عزیز ژوندون عموماً، سوالاتی را به میان آورد که بایستی به جواب آن پرداخته می شد. با این وصف، چندی قبل نامه نگار ژوندون غرض بازدید از هده و مصاحبه با هیأت باستان شناسان افغانی به ننگرهار سفر نموده، شرح مصاحبه و بازدید خود را ذیلاً عرضه می کند.
گرچه چند روز کامل در جلال آباد انتظار کشیدم تا شاغلی/آقای دوکتور شاهی بای مستمندی رئیس هیأت حفریات هده از کابل به ننگرهار عودت نمایند. همان بود که روز پنجشنبه اول ثور موفق شدم تا در هوتل اسپین غر/سپید کوه، با موصوف صحبت نمایم.
 

 


آغاز کار:
دکتور مستمندی در جواب سوالی گفت: بعد از آن که به تاریخ ۱۸ حوت ۱۳۴۴ یک سروی مقدماتی در هده صورت گرفت (تپة شتر) را برای کاوش های باستانی شناسی انتخاب نمودیم. زیرا شکل ظاهری آن مانند ستودیم دارای طبقاتی معلوم می شد، و هم چنان نروییدن علف به روی تپة مذکور به خلاف سایر اطراف و نواحی آن، علامة آن بود که حتماً در زیر آن فرش پخته کاری وجود دارد. همان بود که به تاریخ ۲۴ حمل ۱۳۴۴ به حفریات در تپة شتر که به نام تپة عید یا (د اختر غوندی) نیز مشهور است -زیرا بالای این تپه نماز های عید ادا می گردد- آغاز کردیم.
یاید یادآوری شود که این اولین دسته هیأت باستان شناسان افغانی است که به حفریات پرداخته اند. زیرا قبلا هیأت های خارجی به این کار مامور می شدند... که در بدل حق الزحمه، آثار باستانی ما را می ربودند.
هیأت عبارت است از شاغلی/آقای دوکتور شاهی بای مستمندی، میرمن/بانو دوکتور ماری مستمندی و شاغلی محمد صادق فرازی. هیأت به کمال دلچسپی و فرط علاقه در قلب دشت هده که ... به طرف جنوب شهر جلال آباد موقعیت دارد خیمه زدند و چنان چه گفته آمد با وسایل محدود توانستند به کشف آثاری فایق آیند که افتخارات تاریخی کشور و آرت و هنر دوره های باستانی را تثبیت و حکایت می کند.
دوکتور مستمندی گفت که به تاریخ ۲۸ حوت ۱۳۴۴ به طرف جنوب این تپه، موفق به کشف یک استوپه شدیم که بیشتر سبب دلچسپی ما شده و نوید داد که در قلب این تپه، استوپه های بودایی بزرگی وجود دارد که به کامیابی کار ما وابسته است.
 


نتایج کار:
دوکتور مستمندی گفت که از آغاز کار تا حال موفق به کشف سیزده استوپه و در حدود سه صد تا سه صد و پنجاه پارچه تزئیناتی، سر های مجسمه و غیره آثار شده ایم. هکذا ۹ سکة مسی نیز پیدا شده که به نسبت زنگ و خیره گی تا هنوز معلوم نیست که به کدام زمانه متعلق است.
دوکتور مستمندی یک جوان بیست و هشت ساله بوده، تحصیلات ابتدایی و عالی خویش را در لیسة استقلال به پایان رسانیده و سال گذشته از پوهنتون/دانشگاه تورین ایتالیا موفق به اخذ دوکتورای خود شده و در چندین کاوش باستان شناسی سهیم شده است. نامبرده این حفریات را خیلی دلچسپ و مفید خواند.
وی گفت در جملة این حفریات آن چه زیادتر قابل توجه است. عبارت از کشف یکی از صحنه های دورة حیات بودا می باشد. طوری که می دانیم، بین شاهان قدیم معمول بوده که شاهان برای نشان دادن میزان تسلط و قدرت و حشم خود، نه تنها به ساختن تصاویر و مجسمه هایی که فرماندهی ایشان را بر افراد نشان می داد، قناعت نمی کردند، بلکه هنرمندان آن زمان برای نشان دادن عظمت آن ها، پرنده گان و جانوران جنگل را نیز به صورتی مجسم می نمودند که در پیشگاه آنان گردن تسلیم خم و سر اطاعت فرود آورده اند. در این مجسمه نیز حیات بودا به همین منوال تعبیر شده می تواند.
چون بودا شهزاده بود و می گویند در شب زفاف خویش به جنگل پناه برد و آن جا نیز جسورترین درندة جنگل یعنی شیر به اندازه ای عظمت و حشمت آن را تصدیق می کند که به رسم اطاعات، می خواهد پای بودا را بوسه زند.
دوکتور مستندی گفت: از سبک مجسمه سازی این شیر چنان معلوم می شود که در دورة آرت گریکو بودیک ساخته شده باشد.
می گویند اسکندر کبیر را عادت چنان بود وقتی جایی را فتح می کرد برای آرامی مردم، نشان دادن عظمت خود در جاهای مفتوح، مجسمه های خود را باقی می گذاشت و به این مقصد مجسمه سازان را نیز با خود به سفر می برد. طوری که از نظریات دانشمندان باستان شناسی بر می آید، یک مجسمه ساز نامدار دربار اسکندر به نام «لی زیب» در فتوحات باختر با وی همراهی داشت.
لی زیب، در قسمت چگونه گی مجسمه سازی چنین عقیده دارد:
«مجسمه ساز چیزی را باید چنان ترسیم کند که در حال می بیند، نه به آن قسمی که بایستی باشد.»
ساختمان این شیر به قسمی است که عقب آن نسبت به سر قوی تر معلوم می شود. از دیدن آن فکر می شود که مجسمه ساز از طرف عقب به آن واقعاً دیده است که شیر پای بودا را می بوسد.

تحفة طفل:
به طرف شمال صحنة فوق در یک استوپه دیگری، صحنة دلچسپ تری جلب توجه می کند. در این صحنه، طفل راهبی دیده می شود که با هر دو دست به کمال احترام در یک ظرفی، هدیه ای به بودا تقدیم می کند. از طرف بالا، دست بودا به داد طفل رسیده، ولی خوبتر معلوم نمی شود که کدام، دست بودا خواهد بود. ولی چون پرنده ای به طرف پای طفل افتاده، از نگاه بودیزم، مرام طفل حاصل شده، زیرا در اصطلاح بودایی این پرندة صلح است و آنان را نجات می دهد. هکذا، یک کوزه چه گلی که در بین آن خاکستر هایی یافت شده نیز می رساند که در این عبادتگاه مقابل بودا، خوشبویی هایی دود می کردند.

رسم خوشبختی:
در رواق های یکی از استوپه ها، به طرف شمال غرب تپة شتر، یک رسم دیواری... رنگه یافت شد که در تاریخ هده و معرفی آرت بودایی اهمیت به سزایی دارد. این رسم که به ترتیب پروفیل (یک و نیم رخ ۳ بر ۴) کار شده دارای رنگ نصواری و خطوط آزادی است که نظیر آن در هیچ یک از استوپه های بودایی تا حال دیده نشده بود. به اولین نگاه آنان را فریب می دهد که شاید یک رسم کاملاً جدید باشد.
دوکتوری ماری مستمندی در این باب گفت: روی این رسم یک طبقه چونه پوشانیده بود که شاید پیش روی این طبقه مجسمة بودا نهاده شده باشد. چون بعد از کشف این رسم زیبا موفقیت های بیشتری نصیب ما شد از آن رو ما آن را "رسم خوشبختی" نام نهادیم.
شاغلی/آقای مستمندی در این کاوش ها از خانمش دوکتور ماری و همکارش شاغلی/آقای محمد صادق فرازی که در این حفریات جدیت و مهارت زیادی به خرج داه اند، اظهار سپاسگزاری نمود.
دوکتور ماری مستمندی که قرار گفتة خودش ۲۳ سال از بهار زنده گی خود را دیده، سال گذشته بعد از اخذ دوکتورای خود از پوهنتون/دانشگاه تورین در رشته باستان شناسی با شاغلی/آقای دوکتور شاهی بای مستمندی، ازدواج نمود. این دو دوکتور باستان شناس از زنده گی خود خیلی خوشوقت اند. دوست دارند همیشه در راه حفریات به سفر پرداخته باشند. چنان که گفتند چون به نسبت گرمی هوا چند روز بعد کار حفریات هده تا زمستان آینده به تعویق می افتد در نظر داریم که به فندوقستان (چهار کیلومتری جنوب سیاه گرد غوربند) برویم. تخصص شاغلی/آقای مستندی در رشتة باستان شناسی افغانستان و شرق میانه است و نیز دوکتورای خود را تحت عنوان (سرخ کوتل و آرت گریکو باختر) نوشته که از طرف پوهنتون/دانشگاه تورین به اخذ بلندترین نمره و حق الطبع موفق گردیده است.
هکذا، موضوع تیز خانمش دوکتور ماری مستمندی «مجسمه های ستوکی هده» عنوان دارد. باید واضح ساخت که ستوک عبارت از مخلوط ریگ، خمیرة مرمر، و چونه می باشد. علاوتاً دوکتور ماری در یونیورستی تورین کنفرانس هایی راجع به آرت فندوقستان، بگرام، بامیان و بلخ ایراد کرده است.

 


این کتاب که به داخل ۲۵۵ صفحه به زبان ایتالوی نوشته شده، تاریخ آرت هده را به صورت صنف بندی به چهار حصه تقسیم نموده است که عبارت از (مرحله ابتدایی، اوج، تحت تاثیر آرت باختر و بودایی و مرحله بازگشت) می باشد. وقتی از دوکتور ماری پرسیدم که آیا حاضر است این کتاب به زبان دری ترجمه و نشر شود، گفت به کمال خوشی آرزومندم که این اثر به زبان دری و انگلیسی ترجمه و نشر گردد.
گفتم تاریخ هده را نظر به کاوش های اخیر تان به کدام عصر می توانید تخمین و یا تعیین نمایید؟ میرمن/بانو دوکتور ماری اظهار عقیده کرد که آرت این [دوره] در زمان امپراتوری کنشکا بنا یافته چه کنشکای کبیر در قلمرو امپراتوری خود ادیان و مذاهب را آزاد گذاشته بود. چون این آرت شباهت زیادی به آرت کوشانی دارد، می توان تاریخ آرت هده را از اواخر قرن دوم تا شروع قرن پنجم میلادی تخمین نمود.
ولی شوهرش شاغلی/آقای مستمندی نظریه دارد که به اتکای اسناد یافت شده، مجسمه ها و آثاری به دست آمده که ساختتمان آن از گل صورت گرفته و هم چنان در بعضی از آثار شباهت زیادی از آرت هلنستیک دیده می شود که به این اساس تاریخ آرت هده در شروع قرن دوم و اخیر قرن چهارم میلادی تعیین شده می تواند.
شاغلی/آقای مستمندی در جواب این سوال که آیا آثار یافت شده به موزیم کابل نقل داده خواهد شد یا چطور؟ گفت: بهتر است آثار باستانی هر ولایت در خود آن ولایت نگه داشته شود و موزیم های متعددی در هر گوشه و کنار مملکت به میان آید تا از یک طرف نگهداشت و طرز استفاده از آن به خوبی صورت گرفته بتواند و از طرف دیگر سیاحین ممالک مختلف و هم چنان ذوقمندان آثار باستانی برای مشاهده و تماشای آن از هر طرف [بیایند].
وی گفت طوری که می بینید حفریات تپة شتر امسال به علت گرمی هوا انجام نپذیرفت و البته بعد از اختتام، یک قسمت از آثار در خود هده به صورت غرفة موزیم ننگرهار... در هر گوشة این ولایت نهاده... می شود.

یادداشت:
گزارش را "سخی انتظار" خبرنگار مجله ژوندون نگاشته است.
تصاویر از مجلة ژوندون، نسخه برداری شده و نام تصویربردار "تلوار" ذکر شده است. سونارام تلوار، عکاس و فیلمبردار مسلکی بود که تحصیلات عالی درین رشته داشت و چند فیلم را هم تصویربرداری کرده بود
در بازنویسی این گزارش، کاری با القاب رسمی افراد در آن زمان نداشته ام.
جاهای (...) در اصل متن به علت فرسوده شدن مجله، خوانده نشد.


این گزارش را به علت جالب و یگانه بودن، به ۲۰ساله گی کابل ناتهـ، انتخاب و بازتایپ کرده ام. کار من در همین حد است.
 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۵۱   سال بیستم      حوت/حمل     ۱۴۰۲/۱۴۰۳         هجری  خورشیدی       هشتم مارچ  ۲۰۲۴