با بوسه های گرم تو بیدار می شوم
می گویمت ببوس كه عاشق تر از منی
تنها تویی تویی
كه چه سركش
چه بی خیال
در بسترم سپیده دمان شعله میزنی
بر تار تار گسیوی من
شانه میزنی
تا من شراب بوسه گرم ترا چَشَم
تا من به پیشگاه تو
از خواب بگذرم
یارا چه سركشی
با یك نفس
چو پرده درا
پرده می دری
از شهر های خفته در یین محتسب
بر ریش زُهد و مكر و ریا طعنه می زنی
چرخان بروی هستی چنان خنده می كنی
من مست می شوم
پیش نگاه عاشق و افسانه گوی تو
دیوانه می شوم
از دیدن تبسم هر صبحگاه تو
بی ترس از خدا
تن می دهم
به ساحل امید و زنده گی
موج برهنه میشوم از بهر بوسه ات
ای مهر آتشین
ای عشق اولین زمین و زمانه ها
ای دلربی باغ و درخت و ترانه ها
ای آفتاب صبحدمان حیات ما !
ای آفتاب صبحدمان حیات ما !
لیلا تیموری
|