میرزا محمد نبی خان دبیر الملک واصل کابلی، (تولد ۱۲۴۴ ق کابل / وفات ۱۳۰۹
ق پغمان کابل ) از شاعران نام دار و توانای کشور ما میباشد . او درس های
رایج وقت را در مکتب مراد خانی کابل، نزد ملا رحم دل خان به اتمام رسانید.
او مدتی در دربار امیر شیر علی خان به حیث معاون منشی ( دبیر ) و سپس در
دربار امیر عبد الرحمان به کار دبیری مشغول بود . واصل در جنب دبیری و
مشاوره در امور مملکت داری ، شاعر ماهر و توانا نیز بود .
غزل های او بیشتر رنگ و بوی سبک عراقی دارد و در صنعت استقبال توانایی خاص
داشت او اشعار شاعران دیگر از جمله حافظ را به نیکویی استقبال کرده است .
اشعار واصل به اهتمام طالب قندهاری گرد آوری شده و از طرف موسسه نشراتی
انیس به زیور چاپ آراسته گردید که شامل چهل ویک غزل و یک ترجیع بند می باشد
.
در کتاب تحفهٔ شهنشاهی که گرد آورندهٔ آن منشی محمد ابراهیم حیرت است چند
شعر از واصل وجود دارد.
تا جایکه به یاد دارم ، باری در دههٔ شصت خورشیدی دیوان اشعار واصل به همت
مرحوم استاد محمد صالح پرونتا و پسر شان محترم محمد همایون پرونتا در
پیشاور به چاپ رسیده بود .
دیوان منسجم تراشعار واصل کابلی در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به اهتمام دکتر عفت
مستشار نیا از طرف موسسهٔ انتشارات عرفان در تهران چاپ شد .
از میان آثار تحقیقی در بارۀ واصل کابلی، پژوهشی سودمند از زنده یاد محمد
سرور پاکفر، عضو علمی اکادمی علوم افغانستان تحت عنوان " واصل سرایشگر
جاودان ترانه ها " می باشد ( مجلۀ خراسان، سال سوم، شمارۀ 2 حوت - حمل 1361
– ۱۳۶۲، صص ۹۳ – ۱۱۰) که به یقین معلومات بیشتر را در این راستا ارائۀ داده
است. همچنان محمد جواد خاوری در دانشنامهٔ ادب فارسی در باره واصل نوشته
خیلی ارزندهٔ دارد .
قرار نوشتۀ مورخ نام آور کشور میر غلام محمد غبار در قسمت پنجم تاریخ
ادبیاتی که برای صنوف دوازدهم مکاتب تحریر یافته بود " واصل گزارش خاندان
شاهی امیر شیر علی خان را در قید تحریر آورده که گویند نسخۀ خطی آن در کابل
موجود است" ( تاریخ ادبیات، مولفۀ کهزاد، علی محمد زهما، علی احمد نعیمی،
محمد ابراهیم صفاو غلام محمد غبار، ص 361)
در صورت موجود بودن این گزارش به یقین میتوان معلومات گستردۀ و متقنی را
از چشم دید های واصل در بارۀ یک دورۀ مشخص تاریخ کشور به دست آورد.
گفتیم واصل در غزل سرایی در دورۀ خودش جایگاه بلندی داشت. گیرایی و تاثیر
انگیزی غزل های او را البته با مراجعه و تحلیل غزل های بیشتر او میتوان
تثبیت کرد. اینک یک غزل او را از نظر میگذرانیم تا ببینیم در آن چه چیزهایی
میتواند مورد توجه قرار گیرد.
از میکده در بُستان آمد سحری سر مست
آن فتنه ی هوشیاران پیمانه می در دست
بی غالیه گیسویش چون سنبل تر خوشبو
بی منت می چشمش چون نرگس شهلا مست
در عربده با مردم چشمان سیه مستش
آن تیغ و سنان در کف این تیر و کمان در دست
از نسبت ابرویش کار مه نو بالا
و ز شهرت بالایش آوازه ی طوبیٰ پست
از خجلت او خورشید بنشست چو او بر خواست
در خدمت او شمشاد برخاست چو او بنشست
جان ها به میان بربست هر گه که کمر بکشاد
دل ها به فغان بکشاد هر دم که میان بربست
تا صورت آن بت را واصل به خیال آورد
از کعبه ی دل یکسر بت های هوس بشکست
اگر به این غزل دقت کنیم بسا چیز هایی را می یابیم که مایۀ قوتمندی و
زیبایی شعر شده است، بنابر آن به این باور می رسیم که واصل کابلی واقعا از
سرآمدان شاعران روزگار خودش، حتی در دورۀ معاصر میباشد و با تحلیل غزل فوق
این مطالب را میتوان ثابت کرد.
نخست: اینکه او توانسته است با انتخاب واژه های متناسب و پر قوت و بافت
بایسته و هنرمندانۀ آنها یک شکل خوب شعری را تجسم دهد ترکیب و کاربرد واژه
هایی چون میکده، سرمست، پیمانه و غالیه، گیسو، سنبل تر، خوشبو و چشم نرگس
شهلا و آبرو، ماه نو و بالا (قامت) ، طوبی و نظایر این گونه کلمه ها هم
تأثیر گذاری شان در هیئت تک واژه یی و هم دربافت ترکیب بسیار مناسب و
متناسب انتخاب و کار برد یافته اند. این واژه ها چه در محور همنشینی و چه
در محور جانشینی، توان آن را یافته اند که بر خواننده و شنونده تاثیرات ژرف
احساسی و عاطفی بگذارند واز لحاظ کاربرد زبان با برازندگی توأم باشند.
دوم: واژه ها در هیئت صنعت تضاد، در زیبا ساختن شعر موثر افتاده است، مثلاً
کلمۀ های مست و هوشیار، پست و بالا، نشست و برخاست، بربست و بکشاد و امثال
آن بهترین مصداق برای ثبوت این مدعا تواند بود و با استفاده از صنعت لف و
نشر مرتب و تقسیم با بهترین شیوۀ بیان، شامل همین مصداق میتواند شد.
توصیفهایی را که واصل در کار سخن آرایی سر و صورت داده است، واقعاً از
گیرایی برخوردار میباشد .
با توجه به بافت توصیف گرانۀ واژه ها در می یابیم که واصل به مدد نیروی
تخیل، شعر خویش را رنگ آمیزی میکند، همانند نقاشی که از ترکیب رنگها تصویر
می سازد، او از تبلور رنگین واژه ها ترکیب زیبایی از بیان را تجسم می بخشد.
توصیف های واصل در حقیقت هم به صورت مستقیم بدون کار برد آرایشها و هم به
صورت غیر مستقیم با کار برد آرایش های مختلف شعری به تحقق میپیوندد؛ مثلاً
در بیت " از خجلت او خورشید بنشست... "
شاعر به صورت غیر مستقیم و با استفاده از قوت شاعری دوشیئ غیر بیجان، یعنی
خورشید و شمشاد، با کار برد صنعت تشخیص که خود نوعی جاندار انگاری یا
استعاره مکنیه میتواند بود و نیز با کار برد دو کلمه یی که در هیئت صنعت
تضاد آمده اند، یعنی نشستن و برخاستن، حالتی از حالات زیبایی معشوق را
توصیف مینماید. واصل توانسته است تشبیهات و استعارات شعرش را نیز به نیکویی
بسازد و در این مورد موفقیت خوبی به دست آورد.
واصل در اینگونه تصویر سازی به کشف حقیقت پنهان نایل شده، حقیقتی که در
ورای حقیقت ظاهری اشیا وجود دارد و آن میتواند با تحلیل ها و توجیه های
خاص هنری، البته در عرصۀ شعر و شاعری صورت پذیر گردد تا شکوهمندی و زیبایی
را شاهد باشد.
در ادامهٔ این تحلیل میتوان ابراز داشت ، وقتی واصل کلمۀ هایی چون غالیه،
سنبل، نرگس شهلا، ماه نو، طوبی، خورشید، شمشاد و امثال آنها را که همۀ از
محسوسات اند انتخاب می کند، میخواهد با مقایسۀ آنها با گیسو، چشم، ابرو،
پرتو جمال کسی و قامت او، زیبایی معشوق را کشف کند، اینست که در ورای حقیقت
ظاهری این واژه ها حقیقت دیگر را جستجو می کند و آن را کشف می نماید.
چنانچه قبلا متذکر شدم با آنکه واصل شاعر ی است که کوشش کرده به استقبال
شاعران متقدم ما نند حافظ ، سعدی ، امیر خسرو ، هلالی ،جامی ، بیدل، قدسی
ودیگران شعر بسراید اما او اشعارش را با پختگی و مهارت بی بدیل سروده است .
در عصر که واصل زندگی می کرد گرایش شاعران هم عصرش و حتا گرایش اهل دربار
بیشتر به سبک یا مکتب هندی بود ، اما واصل در آن زمان از جمله شاعران بود
که به مکتب عراقی و بخصوص شعر حافظ و سعدی توجه بیشتر داشت .
واصل با جود که شعر پر شکوه دارد اما در میان شاعران و جامعه ما کمتر
شناسانده شد، بنا به همین دلیل هنگامیکه من در سال ۱۳۸۱ ش کتاب مروری بر
ادبیات معاصر دری خودرا که عمدتا کتاب درسی برای دانشگاه ها است به چاپ
رسانیدم، در جنب معرفی سایر شاعران ، معرفی نامهٔ مفصلی را در باره واصل
وشعر او گنجانیدم و حتا به چند دانشجو وظیفه دادم تا پایان نامه های دوره
تحصیلی خود را تحت نظر نویسنده این سطور در باره زندگی و ابعاد مختلف شعر
واصل بنگارند که خوشبختانه چنین نیز شد، و منظورم از این کار این بود که
آثار تحقیقی در باره واصل بیشتر شود ، نقل آن پایان نامه ها حتما در
کتابخانه دانشکده زبان و ادبیات کابل و همچنان کتابخانه عمومی دانشگاه کابل
موجود است ، امید وارم روزی آنها بدست نشر سپرده شود .
فروغ گوهر نظم تو عالم گیر شـد واصل
تعالی الله چه رخشانیسـت این لُوء لُوءِ لالا را
|