از همان آغاز، اگر نشانه هایی از جهالت و ستمگری در چهره ی گروه طالبان با
وضاحت شناسایی شده اند، یکی هم داغ منفور و تهدید کننده یی زنده گی زنان
کشور است. گونه ی برداشت از موقعیت زن در اجتماع، گزینش رفتار جفا آمیز
وغیر انسانی با زن، در دور نخست حضور آنها در بخشی از کشور، تهدید را در
عمل پیاده کرد و فریاد آفرید.
بینش و رفتاری که هرگز چه در پیوند با زنان و چه پیرامون سایر پدیده های
سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تغییری ندید. با حمل همه ابعاد جفاورزی، برخاسته
از تعصب ها و تبعیض ها، جاده صاف کن های داخلی و خارجی، آنها را دوباره و
با امکانات گسترده ی سرکوبگرانه در قدرت نشاندند.
این گروه مطابق هویت و اهداف مورد نظر، در پی انجام وظایف شد. پیشبرد وظیفه
ی زن ستیزی به رغم بازتاب جهانی و با وجود آن که دختران و زنان عزیزی سر
درکف نهادند و بر این جنایت ضد بشری خروشیدند، اما وحشت و دهشت طالبان
ادامه یافت. منع درس وتحصیل، منع کار، ممانعت از مسافرت تنهایی، اجبار حجاب
دلخواه طالبان، تبلیغات زهرآگین و بدتر از قرون وسطایی علیه زن، و... همه
وهمه را دنبال کردند.
اینک این گروه ستمگر و جاهل، در هفته ی پسین، در ادامه جفاورزی ها و مظالم
وحشیانه پیشین، به سوی زن ربایی رسمی وگسترده روی آورد. شاهدان و اختطاف
شده گان گواهی میدهند که در کابل و قندوز، طالبان با چهره های ترسناک و
هیبت وار به سوی زنان حمله ور شده آنها را با این ادعا که "حجاب اسلامی" را
رعایت نکرده اید، "توقیف استید"، در موتر ها نشانده وبه جای های نا معلوم
برده اند. زنانی که تمام تن شان با حجاب اسلامی- طالبانی پنهان است، گریسته
اند و بعضی عذر کرده اند که به لحاظ خدا تهمت نکنید، بگذارید که به خانه
های خود برویم، اما با بی رحمی و خشونتی که حیوان چنان نکند، در موتر ها
انداخته شده و انتتقال داده شده اند.
گرچه رفتار ستمگرانه ی هفته ی پسین، چند بار در گذشته نیز مشاهده شده بود،
اما آنچه به گونه گسترده تر و همراه با تبلیغاتی که گویا "حجاب اسلامی"
رعایت نشده است، آشکار شد، از طرف همه آگاهان و آنانی که شاهد صحنه بوده
اند، به عنوان یک بهانه تلقی شده است. طالبان در پیشبرد وظایف غیر انسانی
علیه زنان، با این بهانه، حوزه ی ترس وهراس یا ارعاب تروریستی را ژرفتر می
نمایند تا زنان دربست در منزل بمانند. دیدن زنانی که کودکان یتیم دارند، یا
شوهر بیمار و برای خرید مواد غذایی وسایر ضرورت ها ناگزیر اند به بیرون از
منزل بروند، برای طالبان پذیرفتنی نیستند.
از اینرو، این بهانه در ادامه جفاورزی و ستم های اعمال شده، سخن از ژرفتر
کردن و گسترش دامنه ستم بر زن دارد. در کنار آن روی آوردن به جمع آوری پول،
انگیزه ی اقتصادی را نیز با خود دارد. چندین مورد به اختطاف شده گان گفته
اند که به خانواده ها تلفون کنید و بگویید که مقدار معین پول رابرای ما
بدهند ورنه نیست و نابود می شوید.
شایان یادآوری است، ملایی که از تجارت دین نان خورده و زن را در داخل منزل
محبوس داشته است، اکنون سعی دارد در این عصر و زمان، دنیای تنگ و تاریک اش
را درسرتاسر افغانستان تعمیم بدهد.
جرأت یابی ولگاک ککسیخته گی اش هم از آنجا ناشی می شود که امریکا برای
سرپای نگهداشتن طادلبان، پول می فرستد، پاکستان با شیطنت های گوناگون صاحب
صلاحیت بی چون چرایش است، جمهوری اسلامی ایران به رغم مطلع بودن از پروژه ی
تروریستی طالبان با داشتن وجوه مشترک و سیاست منافقت آمیز، تشویق اش میکند،
تعدادی از مخالفان خاموش اند و "لابی" های "دیموکرات"، "انقلابی"، زنان و
مردان تحصیل کرده، اما پذیرنده ی شعور و پروژه ی طالبان، به توجیه و تبلیغ
برای تحکیم موقعیت این گروه مشغول استند.
مقابله با این پروژه ی ژرفتر نمودن فاجعه آفرینی برای زنان، که جز جدایی
ناپذیر برنامه ی در کل مصیبت زا است، ایجاب میکند که صدا ها و اعتراض ها
انسجام بیابند و تداوم.
***
|