شب از تپش ستاره رنگیست بیا
بین تن وتب دوباره جنگیست بیا
درهای دلم به روی تو بازشده
ای عشق ببین شب قشنگیست بیا
مهر تو که ناموس دل غمزده است
اینجا سخنی زنام وننگیست بیا
باخشم ،نگه مزن برآینهی دل
بیمی زرخ شیشه وسنگیست بیا
مهتاب نهان است وشبی پرآشوب
هی خفته به ره گرگ وپلنگیست بیا
بی تو نبود گرمی در محفل ما
با بزم رخت شوروشرنگی ست بیا
فرخنده شعله
|