رنگ اندوهی گرفته آب در مرداب ها
هر شبی این رنگ ها آید مرا در خواب ها
با نگاهت عالمی در خاک و خون غلطیده است
باز هم با جلوه افزایی به خود بی تاب ها
جلوه ات از تابش مهتاب روشن تر بود
از فروغ روی تو گردد خجل مهتاب ها
گر خرامی سوی دریا بهر گلگشت ای صنم
بر تماشایت کشد سر ماهیان از آب ها
حسرتا جز غم نصیب ما نشد در زنده گی
بر دل ما بی قراری بیخت چون سیماب ها
از دیار ما نمی آید سرود خوش به گوش
تار ها شد کنده و بشکست هم مضراب ها
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۳۱ اکتوبر ۲۰۲۳
|