دَ اِی روزا دلِم بسیار بیرنگ است، میفامی
تو دور استی، تمام شار دلتنگ است، میفامی
.
نمیفامُم چرا وختِ پدرنالت نمیشه تیر
و خُلقِم تنگ و با هرچیز در جنگ است، میفامی
.
به هر جا میروم، دلتنگ میشُم زود، چون بیتو
خداوراستی هر گوشه بد رنگ است، میفامی
.
دلِم نارامِ نارام است، فقط چیزیره گم کرده
به مثلِ آدمِ بنگی که بیبنگ است، میفامی
.
نه از شعری خوشم میایه نه از حرفی نه از محفل
و هر سازی دَ گوشم مثلِ دَن دَنگ است، میفامی
.
یگانتا هم نصیحت میکنن از روی دلسوزی
مگم کی گپ سرِم میشه، سرِم منگ است، میفامی
.
یقین دارُم نمیفامی که دور از تو چه دردی است
به چشمایِت که بیتو هر چه بیرنگ است، میفامی
.
خدا هیچ آدمی ره مثلِ مه عاشق نگردانه
که عاشق شیشه، دردش بارشِ سنگ است، میفامی
(کاوه شفق)
عکاسی از ما
|