سالگرد تولدم خونی
شعرهایم شعار کرکسها
عمر من صرف کار حکاکی
روی دیوارهای محبسها
سالگرد تولدم خاموش
مثل یک شمع مرده روی کیک
گریه کردن برای رفتن عمر
پای یک صحنهی دراماتیک
سالگرد تولدم سنگین
روی یک سنگ قبر افتاده
گریه کن برهی تو هم مادر
دست یک گله ببر افتاده
سالگرد تولدم کا/بوس
مانده روی لبان باریکی
مصرع داغدار مرثیهها
در فراموشی اروتیکی
سالگرد تولدم پوچی
ته نشین میشود به افکارم
مثل یک مارماهی غمگین
رنج بحران هویت دارم
سالگرد تولدم قیچی
میشود از میانهی تقویم
ماندهام که چه کار را بکنم
با هجوم هزارها تصمیم
سالگرد تولدم حس
شادی و غصه نیز بیهودهست
[این قسمت به دلیل یادآوری روایت کمیدیتری، شاعر در نقش کارگردان]
یک سکانس اضافه افزودهست
قابله صبر کن.
ببین مادر!
من تولد نمیشوم زود است
احمدجاوید انوش
|