ای زن ای مظهر شکوه حیات
ای درخشنده گوهر هستی
ای مقد سترین الاهه ی عشق
ای بهشتی ترانه ی مستی
ای زن ای مایه ی سعادت ما
آیت رحمت خدایی تو
ای که در صورت و به سیرت خویش
همچو آیینه بی ریایی تو
مهر تو همچو خون گرم و روان
پاک و تابنده در تنم جاریست
من که پرورده ام به دامن تو
دلم از هر چه غیر تو عاریست
ای زن نام مادر به شان تو زیباست
ای که شهکار خلـقت بشری
بی تو این زندگانی بی معنا ست
|