از پنجره به بیرون نگاه می کنم
درشب در تاریکی
همه چیز جز یاد های تو
پیراهن سیاه پوشیده است
به بیرون نگاه می کنم
در جستجوی تو
و خوابهای که از چشم هایم
پرواز کرده اند
در حسرت داشتن تو
یاد های تو
به شب پره های میمانند
که شب ها پشت پنجره ی باور هایم پرپر می زنند
یاد هایت
چادری ست که به خود می پیچم
شب است
همه گان به خواب رفته اند
تنها من بیدارم
با یاد های تو
ساجده میلاد
|