بهار رفته و این روزها زمستان است
اگر چه خاطره در ذهنمان فراوان است
اتاق خانهٔ ما از درخت سرشار است
مذاق کوچهٔ ما تَرگذشت باران است
به سمت رود روان گشته است این کوچه
عبور آب از این کوچهباغ آسان است
اگر چه بندهٔ عقلاند این خیابانها
جنون زیادتر از حد یک بیابان است
هنوز نام خدا، نام عشق، آزادی
کنار نام تو در ابتدای قرآن است
ولی چه سود که حتی صدای یک قمری
صدای صاعقه در خاطری پریشان است
|