زندگی
حالا اتاق کوچکیست
با دیوارهای سپیدِ خالی
که اگر بر آن بنویسم نام وطن را
فرو میریزد
اگر بر آن بیاویزم عکسی از کابل
سقوط میکند
جای خالی وطن در شناسنامهام
جای خالی وطن در شعرهایم
پر میشود
با قطرهخونی که
از انگشت بریدهام میریزد
نامت را که مینویسم
دستممی لرزد
و قطرهخونی
میچکد
بر شعرهایم.