پستی و اشتهار را چکنم؟
ذلت و انکار را چکنم؟
پیش وجدان خود گر خجلم
عز و شان و وقار را چکنم؟
همگی در کمین یکدیگریم
اینقدر گیرودار را چکنم؟
دشمن جان یکدیگر تا کی؟
الفت مستعار را چکنم؟
چاه در راه ما کند همه روز
این چنین قریهدار را چکنم؟
مرگ تدریجی است زندگی ام
فکرت انتحار را چکنم؟
هرکسی نفع خود همیجوید
چوکی و اقتدار را چکنم؟
زندگی را تحول ارزش اوست
روش سال پار را چکنم؟
نظم و آرامش است منظورم
گردش و مدار را چکنم؟
ادمیت شرافت و کَرم است
شهرت و اعتبار را چکنم؟
گر نیایی بر زندگی سویم
بعد مردن مزار را چکنم؟
صاف و بیغش سخن بگوی و به حق
سخن پردهدار را چکنم؟
نفس خود را جلو مده تو رحیل
اشتر بسی مهار را چکنم؟
|