کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

              نعمت حسینی

    

 
پرسشی که اندوه آفرید
به یاد استاد باختری

 

 



شنیدن خبر وفات استاد باختری مراد در اندوه فرو برد. اما چه باید کرد، همه ی ما انتظار چنین روزی را داریم. به یاد استاد و خاطره های بسیار افتادم. خاطره ی پائین را به این مناسبت می آورم و به روح استاد درود می فرستم.
از نیمه ی دوم دهه ی پنجاه تا نزدیکی های سقوط حکومت دکتور نجیب الله، در اپارتمان ما در بلاک پنجاه مکروریان اول، اتاقک فقیرانه ی من همواره افتخار داشت که میزبان بزرگان و هموطنانی چون: استاد سرآهنگ، استاد نینواز، احمد ظاهر جان، استاد واصف باختری، استاد رهنورد زریاب، رازق فانی، بیرنگ کهدامنی، لطیف پدرام، همایون مجید، غرنی شفیعی و تن چند بزرگوار دیگربود. یک روزشام من و استاد باختری در همان اتاقکم نشسته بودیم و استاد قصیده می خواند و من سراپا گوش شده بودم. شعر خوانی که تمام شد گپ رفت دیگر سو و من بر سبیل عادت و کارم در رادیو تلویزیون افغانستان که زیاد می پرسیدم، پرسشی را برای استاد باختری مطرح کردم.
پیشتر از طرح آن پرسش بگویم که باری به همین خاطر داکتر اکرم عثمان فقید در مقدمه اولین گزیده داستانی ام که در آغازین سالهای دهه شصت در کابل اقبال چاپ یافته بود؛ نوشته است:
« تو گویی پرسش جزیی از زنده گی نعمت شده است . پیشن هر پنجشنبه با پرسش های پی در پی او برنامه هفت اورنگ آغاز می شود و تا قناعت حاصل نکند، گریان مخاطب را رها نمی کند...»
از استاد باختری پرسیدم: باختری صاحب، همی شما می دانید که لهیب را کی قلمداد کرده است؟ و کی در گیر داده او را؟
باختری صاحب با شنیدن این سوالم چشمانش راه کشید و بلادرنگ اشک ریخت. از جایش بلند شد رفت به بالکن. مدتی به بالکن ما که از تاک « انیسکن» پوشیده بود، ایستاد. بعد با همان چشمان اشک آلود دو باره آمد و برایم گفت:
نعمت جان ازت خواهش می کنم که همین سوال را دگر از من نپرس.
با تجدید احترام ارادتمند تان نعمت
بعد التحریر:
یک ـ لهیب هدف از زنده یاد علی حیدر لهیب شاعر توانای ماه است که گویند او را اسدالله امین اتو نموده و کشته است.
دو- علایق فرهنگی و دوستی میان زنده یاد استاد باختری و شهید علی حیدر لهیب، در سطحی بود که وقتی آن پرسش را مطرح کردم، استاد باختری اندوهگین شد.
سه ـ استاد واصف باختری اصلاً کابلی است از سنگتراشی کابل. پدرش برای وظیفه به مزارشریف رفته بود. همان جا با بانوی مزاری ازدواج می نماید و مدتی مسکن گزین می شود.
روزی در دفتر ما اداره ی هنر و ادبیات رادیو افغانستان از باختری صاحب پرسیدم: استاد من از داکتر صاحب جاوید صاحب شنیده ام که شما از شوربازار کابل هستید، درست است؟
فوزیه جان اعظمی همکار اداره ی ما و یکی از ارادتمندان سر سخت استاد باختری جلو خود استاد گفت:
استاد جاوید راست گفته است. باختری صاحب از شوربازار کوچه زیارت بابای خودی است . من خانه ی پدرشان را دیده ام.
چهارم ـ انیسکن تاکی است روسی که خیلی زیاد دراز می شود و شاخ و برگ می کشد. گل های سفید سفید کوچک دارد و خیلی خیلی خوشبو است. بوی خوش گل های آن دیوانه می کند. اپارتمان ما در منزل دو و آن تاک قد کشیده آمده بود تا منزل دو و مادرم آن را به بالک ما بسته بود و به هر طرف بالکن شاخ و برگ نموده بود که من چند شاخ آن را در کنار پنجره ام آورده بودم.
جای دیگر هم نوشته ام که من با نام رهنورد زریاب قبلأ آشنا بودم. اما صنف هشتم و شاید هم صنف نهم بودم، که برای اولین بار از نزدیک دیدمش. شبی در خانه کاکایم رفعت حسینی در مکروریان رهنورد زریاب و علی حیدر لهیب مهمان بودند. استاد زریاب و شادروان علی حیدر لهیب را برای اولین بار آنجا دیدم. آنها آنشب تا دم سحر آنجا ماندند. وقتی شب رفت و سحر شد، استاد زریاب رفت خانه اش در همان مکروریان، من و شادروان لهیب روان شدیم به سوی جادهً میوند. سوی جاده میوند به خاطری که ما دوتا در شهر کهنه زنده گی میکردیم. برف که از شب قبل به باریدن آغاز کرده بود، هنوز دم نگرفته بود و همی می بارید و می بارید. در راه لهیب برایم شعرهایش را میخواند. آن برف باری و آن شعر خواندن خیلی زیبا بودند. علی حیدر لهیب یکی از شهدای جنایت کمونیزم در افغانستان است. در جایی خواندم که لهیب این یکی از ارزشمندترین قیافه های شعر سه دههء قبل ما را اسدالله امین با اتوی داغ بریان کرده و به قتل رسانیده است. یاجل الخالق!
من به این باورم که اگر لهیب را کمونیست ها به قتل نمی رسانیدند، به یقیین امروزه او یکی از قله های شعر معاصر ما ـ همانند استاد واصف باختری ـ میبود و در ادبیات شناسی و نقد ادبی جایگاه بسیار بلند و با ارزشی میداشت. در رابطه به لهیب روی نوشتاری کار مینمایم زیر نام « تأملی روی یک شاعر شهید.»


بیست وهشتم جولای 2023.ع
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۳۷        سال نــــــــــــــــــوزدهم        اسد     ۱۴۰۲         هجری  خورشیدی   اول   اگست ۲۰۲۳