کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

               نصیرمهرین

    

 
انسانکشی که آیینه اش را گم کرده است

"آن روز کــه با خودت کــلاویـز شدی
گر آیینه را مجاب کردی، خوش باش"

 

 



 

 

 

 

 

 

Rechteckige Legende: ذبیح الله مجاهد:
"ما خدای نخواسته به این نیت کسی را شلاق نمی زنیم که او بی عزت شود. نیت ما این است که گناهش را بتکانیم. اگر متوجه شده باشید گلیم که خاک بگیرد، او را با چوپ می تکاند تا پاکتر شود. نیت ما هم تکاندن خاک و گرد گناه از بدن مسلمین است؟"
اگر قرار باشد تفاوت هایی را میان گفتار وکردار دور نخست امارت ظلم گستر طالبان با دورکنونی نشانی نمائیم، یکی از آنها توسل به رفتارهای محیلانه و تشدید دروغگویی است. این گروه جفا کار با دروغگویی و رفتار محیلانه، میخواهد ماهیت مشترک هر دو دوره را که تفاوتی ندیده است، پنهان دارد. برای چنین رویکردی، چهره های مناسب و مطابق به نیاز گفتار شیطنت آمیز برگزیده شده است. در میان همه، چهرۀ ذبیح الله مجاهد از پرورش یافته گان مدارس دینی- تروریستی در پاکستان جالب است. وی که پیشتر سِمت سخنگویی جنایات بیشمار انتحاری و انفجاری را داشت و با مصؤونیت همه جانبه زیر نظر"آی. اس.آی" (و مسلم است که با آگاهی سایرمنابع امنیتی)، در پاکستان به سر می بُرد، همچنان سخنگوی گروه و معین وزارت اطلاعات و فرهنگ آن است. این فرد در پی بازتاب گستردۀ جنایات طالبان، در تلویزنها ظاهر میشود و با چهرۀ آرام چنان دروغ می بافد که این سخن مصداق می یابد: با لباس در چشم داخل میشود.
اما از آنجایی که منظور دروغ با خواستگاه و ظرفیت های دروغگو پیوند دارد، دیده درآیی این انسانکش، تمامی جوانب جاهلانه، تبعیض آمیز و قرائت طالبانی از دین و مذهب را به نمایش میگذارد. از گفته های وی، آنچه را که در پیشانی نبشتۀ حاضر آوردیم، در نظر بگیریم.


انسانها را شلاق میزنند تا گناه شان پاک شود!
معلوم است که آرایشگران مخفی و علنی طالبان مدتها سعی کردند چنان وانمود کنند که این گروه تغییر دیده است؟! ویا اینکه گروه طالبان گروه قبلی نیست؟!
اما وقتی این گروه به زودی با رویکرد انسانکشی، با خواستگاه جاهلانه، کینه توزانه و عقده منشانه ادامه داد و شلاق زنی در محضر عالم را نیز وضاحت داد، در واقع به برداشتی مهر تایید نهاد که این این مار زخمی اکنون ببشتر زهر میریزد است. واکنش در برابر شلاق زنی در فراه و ادامۀ آن در سطح گسترده یی با نفرت و انزجار مواجه شد. این است که عنصر محیل و"گردن پت" در توجیه شلاق زنی، سخنانی را بر زبان می آورد که عناصری در سطح خود اعضای گروه طالبان را میتواند ارضأ کند.


در حالیکه شلاق ستم طالبان، تنها با دره و زنجیر و کیبل معرفی نمیشود. گروه طالبان با نسل کشیِ نقشمند، با اپارتاید جنسی و زن ستیزی ننگین وضد انسانی نیز معرفی میشود. خانواده هایی از ملیت هزاره را که در مناطق متعلق به ابا واجداد خود زیسته اند، با رفتار وحشیانه وادار به ترک آن میکنند، آنانی را که در پنجشیر، در اندراب و بدخشان و تخار با بیرحمی میکشند و مجبور به ترک خانه و سرزمین میکنند، اخراج استادان دانشگاه، تصمیم از میان برداشتن زبان فارسی، علم و فرهنگ ستیزی و در برابر آن جهل گستری که آسیب آن مردمان سراسر کشور اعم از ترکمن و ازبیک، پشتون هزاره و تاجیک وغیره را احتوا میکند، بی نانی و بی دوایی، تشدید شلاق فقر و تندگدستی و سایر اشکال روزانۀ انسان آزاری از گونه های شلاق زنی طالبان است.


اگر قرار باشد نهاد ها و کسانی را که در آن کشور متهم به گونه های جنایت و خیانت شده اند، محکوم کنند و سزاوار توبیخ عادلانه ارزیابی نمایند، یکی از آنها محکومیت آن جنایاتی است که طالبان با کشتن بیگناهان مرتکب شده است.
آن جنایات با شلاق زدن هم از این گروه دوری نمی پذیرد. زیرا آسیب های آن بزرگ وجبران ناپذیر و جوانی مختلف حیات یک کشور را در بر میگیرد. کشوری که با ارتکاب جنایت خود فروشان، پاکستان صلاحیتدار آن شده است.

***
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۲۷    سال نــــــــــــــــــوزدهم           حوت         ۱۴۰۱    هجری  خورشیدی        هشتم مـــــــارچ 2023