میدانیم که هرسال، مؤسسۀ مالی جهانی، فهرستی از فقیرترین و ثروتمندترین
کشورهای جهانی را انتشار میدهد. در بیشترین موارد، نام برخی کشورهای
افریقایی در صدر فقیرترین کشورهای جهان می نشست. عوامل ایجاد کنندۀ آن در
جنگ، فساد اداری حکومتی، خشک سالی و یا گاهی برای کشور در یک سال، باران
های ویرانگر و آب خیزی های مدهش نشانی میشد.
مبنا و معیاری که در تعیین چنان فهرست به کار میرود، تولید ناخالص ملی است
که مجموع کالا ها وخدمات و ارزش موجود دریک کشور را در نظر گرفته و قدرت
اقتصادی دولت ها را نیز بر آن بنیاد می سنجند. میزان عاید سرانۀ افراد یک
کشور در یک سال، نقطۀ شاخص و مرز توان اقتصادی، درجۀ فقر آن کشور با
کشورهای دیگر میشود.
برای افغانستان در اینجا سیری تاریخی و همه فهرست ها و جایگاه اش را در نظر
نداریم. زیرا مطمح نظر هم نیست. آنچه را شایان یادآوری میدانیم در طی
سالیانی که سیل دالر و پول "ایرو" وارد افغانستان میشد، بازهم افغانستان در
فهرست های انتشار یافته، در ردیف کشورهای فقیر چهره می نمود. نتیجۀ یکی از
ابعاد آن میتواند این باشد که صدور پول وآنهم در وضعیتی که قشون کشورهای
خارجی آن پول را برای مصارف خود نیز دریافت میداشتند، کارکرد فقرزدایی
نداشت. یکی از علل شناخته شده و مؤثر که میتواند در تداوم فقر واقعاً موجود
در افغانستان آن سالیان برجسته تر در نظر آید، این است که دستگاه فاسد و
گرداننده گان زراندوز آن که ماهیت فساد پیشه شده و بالتبع فساد گستری را
داشتند، با آگاهی نیروهای صاحب نفوذ و فرستندۀ پول، در چنان تعاملی مشغول
بودند که عاید خالص ملی و توان اقتصادی را در سطح نازل نگهمداشت. تعاملی که
ویژه گی بارز آن فقرزایی و تداوم تهیدستی و گسترش آن در همه جوانب زنده گی
میشد.
در کنار دهن بازکردن فساد فقرزا و مافیا پرور، عوامل دیگری چون عامل نظامی
تشدید و توسیع اعمال تروریستی طالبان و عامل طبیعی خشکسالی مزید برعلل اصلی
میشد. چنان بود که با یادآوری از نمونۀ یکسال گزارش مؤسسۀ مالی جهانی (سال
۲۰۱۶)افغانستان جایگاه چهارم را با نشانی کردن ۲۰۵۱ دالر سرانه در یکسال
داشت.
بعدتر، یا ایام تأثیر ویروس "کرونا" و تحویل نمودن قدرت به طالبان را در
نظر آوریم که شیرازه ها و و چرخ های مهم با همان کارکرد فساد آمیز هم
فروپاشید. بانک ها نخست مسدود و بعد با دادن اندک پول به کسانی که در بانک
پس اندازی داشتند، کارکرد زیانبار گسترده تر یافت. این کارکرد، در چهرۀ
بیکاری، بی معاشی، تشدید ستمگری و ناروایی های سیاسی- اجتماعی، فرار سرمایۀ
مالی و سرمایه های معنوی مسلکی- انسانی و ادامۀ جنگ، افغانستان را در فهرست
های یاد شده، در پائین تری سطحی باید نشانده باشد.
برای تشخیص این وضعیت و تعیین جای افغانستان، تصور میشود که مبنا ومعیار
عاید ناخالص ملی، تبسم انگیز باشد. اکنون دریافت گزارش های ثقه حاکی از آن
اند که اکثریت عظیم مردم توان دریافت غذای دارندۀ حد اقل کالوری را برای
یکبار هم ندارند. واین وضعیت در کشوری بیداد میکند که"رئیس الوزرایش" با
نخستین دهن باز کردن، به مردم پیام داد که برای غذا دادن شما نیامده ایم.
سخنانی را تکرار میکنند که بیش از دو دهه پیش نیز که مردم در ناگواری های
سلطۀ تحمیلی طالبان به سر می بردند. در آن سالها باری یک تن از رهبران برای
مخاطبان یادآوری کرد که روزی را از جای دیگر بخواهید. پرنده گان را کدام
قدرت آب ودانه میدهد.
حالاهم هر آنچه که به مسؤولیت وتکلیف یک گروه مدعی حکومت پیوند می یابد،
اعضای گروه طالبان با سخن و موقف همیشه گی و حاضر وآماده ابراز میدارند.
همه را حواله به خدا میکنند. معلوم است که شک کننده ومعترض بر بی کفایتی
طالبان را، دشمنی باخواست ولزوم دید خداوند تلقی نموده، در مبارزه با
مطالبات مردم فقیر،"جهاد" خود را از راه کشتن بیشتر عملی میکنند.
در این راستا که علل را در ویژه گی های سیاسی، اجتماعی و روحی طالبان
میتوان نشان داد، کینه توزی و دشمن تلقی کردن اکثریت مردم تبارز بیشتر
دارد. کینه توزی ناشی از پرورش خشونت که در حیات همه افراد آن حضور داشت،
با ژرفتر شدن آن در سطح عقده های مهار ناشده؛ فقر و مرگ را برای اکثریت
مردم با کینه ورزی کم مانند مطالبه میکند.
این در حالی است که اعضای این گروه در کمال وقاحت، دست گدایی به سوی بمبارد
کننده گان دراز داشته و از برکت جیره های فرستاده شده، به عیش ونوش مشغول
شده اند. اما افغانستان با حضور چنین گروه انسان ستیز، دشمن مادر وخواهر و
زن، آگنده با گونه های تبعیض و تعصب، فقیرترین مردم را دارا بوده و در
چارچوبی متمایز از نمره دهی های پیشینه، درجۀ فقر را عاید شده است.
دردانگیزی موضوع و سزاوار خروشیدن بر آن، این است که بسا از مدعیان فقر
وجهل ستیزی، مدعیان عدالت اجتماعی؛ برتیغ کینه توزی های جهل گسترانه وضد
انسانی این گروه همچنان آشکارا و پنهانی بوسه میزنند.
12 فبروری 2023
هامبورگ
|