در ادبیات جاپانی «رمان من» I Novel یکی از اشکال غالب رمان است که
تنگاتنگی نزدیکی با خودزندگی نامهنویسی دارد. در این نوع ادبی، روایت بر
محور حوادثی میچرخد که واقعاً بر نویسنده اتفاق افتاده است، اما حوادث
ابداعی و تخیل نویسنده نیز نقش مهمی در پیشبرد وقایع رمان دارند. عارف
فرمان در دومین رمانش"سبز، سرخ، آبی" بیآنکه به خودزندگینامهنویسی چشمی
داشته باشد، به این نوع ادبی نزدیک شده است. عارف فرمان، در کنار ترجمانی،
چندین سال آموزگار رانندگی در سویدن بوده است و حالا تجربیات و چشم دیدهایش
را در چارچوب یک رمان خواندنی و جالب ارایه کرده است. او قبلاً تجربیات
دورهی مهاجرتش در ایران را در رمانی به نام "افغانی" گردآورده بود.
رمان «سبز، سرخ، آبی» حول دو شخصیت، شاهولی و آناکارین میگردد. شاهولی
که سالهاست در سویدن منحیث پناهنده زندگی میکند، آموزگار رانندگی و
آناکارین شاگرد اوست. آناکارین که شوهرش در چارچوب نیروهای بین الملی کمک
به امنیت افغانستان وظیفه اجرا میکرده و کشته شده است، شبیه انگریز است.
زنی که معشوقه شاهولی بوده، اما از جبر روزگار زن «نادر»، برادر او، شده
است. این شباهت بهانهای میشود برای شاهولی تا عشق نوجوانیاش تازه شود و
او به رابطهای عاشقانهای فکر کند که مدتها فراموشش گردیده بوده است.
«سبز، سرخ، آبی» در واقعیت یک رمان عاشقانه است. در این رمان عشق با
موضوعات اجتماعی و سیاسی گره خورده و با دغدغههای فلسفی آمیخته است.
دغدغهای اصلی عارف فرمان در این رمان درک چونی و چیستی عشق و پاسخ دادن به
پرسشهای زندگی است. او تلاش دارد که راه و رسم زندگی را از طریق درسهای
رانندگی بفهمد و به مخاطبانش بیاموزاند.
رمان 19 فصل دارد که به جز دو فصل، همه فصلهای کتاب، در جریان تدریس
رانندگی اتفاق میفتند. عنوان هر فصل هم مطابق به تدریسی است که آموزگار
قرار است در موردش توضیح بدهد. رمان، از زاویهی دید اول شخص روایت شده
است، با این اختلاف که رمان به جای یک راوی، دو راوی دارد که هریک فصلی را
روایت میکنند. استثناً راوی یک فصل هم یک شخصیت فرعی است به نام ایزابلا.
با اینکه ایزابلا نقش کلیدی و تعیین کننده در روایت داستان ندارد، روایت او
در متن داستان جا افتاده است و خواننده روایت او را می پذیرد.
روایت در رمان «سبز، سرخ، آبی» بیشتر خطی است، اما راویان با نقب زدن به
گذشتهی شان، این روایت خطی را دگرگون میسازند و به این ترتیب، گذشته و
حال بههم میآمیزند و با هم کلیّت واحدی را تشکیل میدهند که برهههای از
زندگی دو شخصیت اصلی رمان است. اما کُل داستان، آنچه که تنها دو راوی آن را
دیده باشند، نیست. بخشهای از داستان که مربوط به حوادثی میشود که دیگر
شخصیتهای داستان نقش کلیدی در اجرای آن دارند و به این ترتیب، از زبان
دیگران روایت میشود. به عبارت دیگر، در مواردی، راویان آنچه را که فرد
دیگری دیده است بیان میکنند. از دید ژرار ژنت، ساختارگرا و نظریهپرداز
ادبی فرانسوی، اگر راوی به دیدگاه یکی از شخصیتها مجال ظهور دهد یا اگر
خودش این نظرگاه را توصیف کند، در این حالت، روایت از طریق کانونیسازی
(Focalization ) پیش میرود و شخصیّتی که نظرش توصیف شده، کانون روایت است.
عارف فرمان با استفاده از کانونی سازی، بیشتر حوادثی را که بر استیفان و
نادر اتفاق افتاده اند، شرح میدهد و نمیگذارد که حوادثی که نقش اساسی در
پیش برد داستان دارند، از خواننده مکتوم بماند.
از دیگر سو، اگر ادبیات پسا استعماری را، نقد برتری پنداری ارزشهای فرهنگی
غرب و جستجوی هویت شرقی در فرهنگ غربی بدانیم، رمان «سبز، سرخ، آبی» یک
رمان پسا استعماری نیز است، با این اختلاف که، تیغ تیز نقد اجتماعی عارف
فرمان، یکطرفه نیست، و تنها غرب و باورهای اروپاییان را زیر سوال نمیبرد،
بلکه شرق، ارزشهای پوسیده، پدرسالاری و رسم و رواجهایی را که زیر سایهی
باورهای خرافی طی سدهها در میان مردم رشد کرده اند نیز به چالش میکشد.
"عشق حد و مرزی ندارد." ص ۱۱۵
عشق تم اصلی رمان «سبز، سرخ، آبی» است. عشق است که انسانها را بههم نزدیک
و حتا از هم دور میکند. عارف فرمان حرفهای زیادی در مورد عشق دارد که گاه
و بیگاه به خورد خواننده میدهد. عشق، از نظر او وسیع گسترده، الهام بخش،
التهام دهنده، ماورائی و در حین حال ویران کننده، انفجاری، نُرم شکن، چیزی
بسیار زمینی، بالاخره همآغوشی و تماس دو بدن است که انسانها به آن محتاج
اند. فرمان چنان به این واژه دلبسته است که حتا، نیاز به داشتن گواهی
نامهی رانندگی را "عشق گرفتن شورکوت " میپندارد.
پایان رمان «سبز، سرخ، آبی» ، پایان باز است و خواننده مجال این را می یابد
که خود پایان رمان را به گونه ای که خواسته است، در ذهن تجسم کند. نثر رمان
انعطاف پذیر، داستانی و ساده است و پیشرفت زیادی را در کار نویسندگی عارف
فرمان نشان میدهد. او فرا گرفته است که «در هر پویشی نگاهی به پشت سر
(بیندازد) تا تجربهی قبلی دوباره تکرار (نشود).» ص 81
«سبز، سرخ، آبی» از سوی انتشارات فردوسی در استکهلم، سویدن به نشر رسیده
است.
Körkort
:
گواهی نامه رانندگی
|