انسان های روی زمین از همان زمانی که به یاری ذهن ( اندیشه و عقل ) خوب و
بد را تشخیص دادند و توانستند راه شان را از دیگر موجودات جدا نمایند در پی
آن شدند تا برای خود زندگی بهتری را مهیا کنند ، به این معنا که از پس
مشقات و مشکلات زندگی بیرون آیند ، بر ناملایمات فایق آیند و در پیوست به
آن بر همه دشواری های مبرم چیره شوند.
البته در آن زمان نیاز بوده است تا انسان سال های دراز و حتا قرن ها از اثر
جبر زمان و ناهمواری های روزگار ، دست به گریبان باشد تا از اثر این رویداد
های جاری و ناشایست به تجارب و یافته هایی که می توان آن را دستاورد نامید
؛ راه را برای آینده ی بهتر مهیا و ذهن کنجکاوانه بشر را تا آن جا روشن
ساخت که دیگر با عقل سلیم اش راه آمده را ( هر چند دشوار هم باشد ) با
متانت و برده باری پشت سر بگذارد و برای آینده امیدوار باشد.
داکتر شوارتز محقق و جامعه شناس برجسته ی عصر ما در کتاب ( سلام بر آرزو ها
) چنین می نگارد :
« نیرو های شگفت آوری که در توان آدمی است به کمک آنانی می رود که از داشتن
آرزو های بزرگ نمی هراسند. »
این جامعه شناس با گفتار های آموزنده ، نوشته های مدبرانه و همچنان با
آزمون های گوناگونِ روان شناسی برای ما ثابت می کند و به خوبی می فهماند که
نبوغ و یا رسیدن به آرمان و هدفی که ما در پی رسیدن به آن می باشیم چیزی
نیست به جز مثبت اندیشی و برخورد های معقول و حساب شده ی مسایل ایکه در ذهن
ناخودآگاه خویش داریم.
از آنجاییکه ما انسان ها در زمان حیات خویش هر از گاهی با ناهمواری های
ناخواسته دست و گریبان نرم می کنیم در صدد می براییم تا هر طوری شده است
راه چاره و بیرون رفت از آن ورطه یا هر امری که نجات از آن دشوار باشد را
دریابیم و نگذاریم آن مشکل باز هم دست و پای ما را ببندد به ویژه در دنیای
امروزی که تکنالوژی پیشرفته و دانش شگفت آوری که نصیب بشر شده است می
توانیم بر همه ی مشکلات فایق آییم. به گونه ی مثال کامپیوتر این فراورده
ایکه جهان را تسخیر کرده و یا انترنت که همه کشور های شامل جغرافیای زمین ،
بدون کاربرد از آن نمی توانند زندگی آرامی داشته باشند، همچنان دیگر ساخت و
ساز های شگفت آور زمان ما.
در حقیقت تمام این خلاقیت هایی که تا به حال توسط بشر به ثمر رسیده است
چیزی نبوده است به جز بخشی از نیرو های متحول اندیشه و بازتاب تفکرِ انسان
های با هوش و ذکاوتمندی که ما به وجود شان مفتخریم. با این هم نباید این
نکته را فراموش نمود که این همه ی دستاورد های اعجاب برانگیز بدون هدایت و
رهنمایی بشر ، وسایلی بیش نیستند زیرا مغز انسان از حدود پانزده میلیارد
سلول تشکیل شده که این سلول ها گنجایش نگهداری اطلاعات فوق تصور را دارند.
از سوی دیگر انسان نیاز دارد تا بر آنچه غلبه نموده است و به حیث وسیله از
آن ها سود می جوید باید به طور متداوم و پیوسته به کار گیرد زیرا دانش و
اطلاعات وقتی به صورت عوامل قدرتمندی ظهور می نماید که بدون وقفه به کار
گرفته شود در غیر آن شاید به مرور زمان دوباره به فراموشی سپرده شده و
کاربردی نخواهد داشت.
اندیشه و تفکر زمانی بالنده محسوب می شود که ما خواهی نخواهی هر دو را به
گونه ی مستمر به کار گیریم.
تفکر و اندیشه را نباید دست کم گرفت ، در غیر این صورت نه تنها به خطا می
رویم بل هرگز به هر آنچه می خواهیم دست یابیم ؛ نمی رسیم. هر کسی به خود
ارزش قایل نشود هیچ گاهی به مرام نمی رسد و برخلاف آنانی که توان و نیروی
درونی خود را کشف و به آن اتکا می کنند ، چون مثبت اندیش می باشند در هر
اقدامی و مرامی ، اندیشه و بازتاب آن را در می یابند و به نتیجه می رسند.
پس بیایید پیوسته مثبت نگر باشیم و به یاری اندیشه و تفکر بر خواسته های
خود پیروز شویم .
( پایان )
|