کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

              برگردان - ذ. آسمایی

    

 
رویا
یک گذر سریع در مورد اندیشه فروید در رابطه به رویا
از نشریه فلسفه چاپ هالند
نویسنده - آرتور ایتون

 

 

خواب یا رویا یک چیزطبیعی در دنیای ماست. مگر وختیکه خواب میبینید ، کجا هستید؟ آیا شما خود تان استید و یا کس دیگر؟ چرا فروید خواب دیدن را مهم میداند؟ آیا از یک خوابیکه ما را فریب میدهد ، میتوان چیزی بیاموزیم؟
سیگموند فروید رویا یا خواب دیدن را مهم میشمارد. او میگوید که رویا شاهراهیست به سوی ناخودگاه!
،من، ناخود گاه
سیگموند فروید ( ۱۹۸۵ - ۱۹۳۹) به نام پدرمعنوی روانکاوی نامیده میشود. او میدانست که رویا و خواب دیدن جای خاص در روان انسانها دارد. وختیکه ما خواب میبینیم ، گاه نیستیم. صرف نظر از اینکه چی را درخواب میبینیم ، خودش شکلی از فکر کردن است که میتوان انرا تفکر ناخود گاه گفت. نزد فروید ، رویا سندی بود که در روان ما ، نسبت به حالت گاه خیلی قضایا اتفاق می افتد. او همراه با علایم و نشانه های مریضانش تعارضهای ناخود گاه را مشاهده کرد که رویا بیانگر انست.
درمان روانگاوانه خود تا حدودی رویاییست ، یک مریض دفترچه اش را باز میکند و میزند ، درمانگر هم پشت میز بر چوکی نشته و گوش میدهد. به این ترتیب هر دو باهم یکجا در عمق روان داخل میشوند. فروید رویا ها را مهم میدانست ، زیرا او معتقد بود که هرکس ، به شمول مریضان دارای یک ناخودگاه است و هرشب در قلمرو رویا ها فرود می آیند و با اتفاقات شگفت انگیزی مواجه میشوند. از همن سبب بود که او میگفت ، خوابها ما را متعجب میسازد و ما را بیشتر در مورد خود ، در مقایسه با حالت گاهانه روزمره ، میفهماند و این شکلیست که ما همیشه در مورد ان و در حالت عادی فکر نمیکنیم.
در برخورد بین اشکال گونه گون ، من ، فروید از ناراحتی روانی یاد میکرد. ازهمین سبب بود که در مورد رویا مطالعه کرد و در سال ۱۹۰۰ در مورد تعبیر خواب نوشت که یکی از کتابهای خیلی مهم در قرن بیستم به شمار میرود. کار او بر نویسنده ها ، هنرمندان و فلمسازان تاثیر گذاشت.
نگهبانان خواب
فروید بیشتر از دوصد خواب را مورد تحلیل و تعبیر قرار داد که از جمله چهل وهفت ان از خودش است. سایرخوابها را در اتاق کار ، از اعضای خانواده ، از دوستان و عده یی را که میشناخت ، جمعآوری و تحلیل و تعبیر کرده است. دانشمندان تا انزمان از ساحه کار در مورد رویا دوری میکرد و انرا چیزی بیشتر از مسایل مربوط به فالها نمیدانستند ، اما فروید اولین کسی بود که رویا را بخشی خیلی مهمی از روان انسانها دانست که ارزش کاوش و تحقیق را دارد. به نظر او در تعبیرخواب ، رویاها مانند نگهبان خواب عمل میکند. او فکر میکرد که رویا های ما بالاخره مارا از تاثیرات مزاحم بیرون محافظت میکند. هنگام خواب ، ما در یک کپسول رویاهای خود محصور میمانیم و از روشنی و آواز دور میشویم که البته جسم ما را کمک میکند تا به خواب برویم.
این مساله یک فرضیه رادیکال بود که به زودی قابل درک گردید. بسیار محققان به ان متقاعد شدند و آزمایشها را در لابراتوار ها آغاز کردند. اما مهمتر از همه برای فروید این بود که رویا ها میتواند معنی دار باشد. فروید این تیوری را رد کرد که گویا رویاهای آینده قابل پیشبینی است. به همین گونه ، فروید نظرعام را رد کرد که گویا رویا ها معنی و مفهومی ندارد. فروید همچنان نظر عام را که گویا هر رویا معنی مشخص دارد را نه پذیرفت. از زمانه های قدیم فرمولهای مغلقی را برای پیشگویی رویا ها به وجود آورده بودند که به نظر فروید به دردبخور نه بودند ، بلکه رویا ها چیزی سیمبولیک اند ، اما ذهنیت بیننده رویا را منعکس میسازد و بیانی از واژه های روانیست. براساس فروید ، رویا یک پیام پنهانیست و معنی ان در درون قصه زنده گی بیننده رویا قرار دارد.
خواستهای سرکوب شده
فروید میدانست که رویا در حقیقت پیامهای رمزی از ناخودگاه ماست. او فکر میکرد که در عقب هر رویا یک آرزوی سرکوب شده نهفته است. او در تیوری خود فرض کرده بود که تکانهای نا خواسته ما را دایما سرکوب میکند و هنگامیکه مراقب نیستیم ، دوباره به گاهی ما وارد میشود. فروید فکر میکرد که در جریان روز خواستهای سرکوب شده را از گاهی خود دور میکنیم ، مگر شب هنگام به سراغ ما می آید. موانعی را که ما بالای خود تحمیل میکنیم سختگیرانه تر است ، از اینرو خواستهای ما به گونه یی رمز برای ما ظاهر میشود.
به نظر فروید دو شکلی از رویا ها وجود دارد. یکی ان رویای آشکار است ، یعنی آنچه در خواب دیده میشود و بعد گفته میشود ، معمولا یک سلسله یی از حوادث شگفت انگیز را احتوا میکند ، اما در عقب رویاهای اشکار پنهان میشود. شکل دیگری از رویا ، رویای پنهان است که شکل معمایی دارد که انرا میتوان رمز گشایی کرد. با جستجو و تحلیل رویای آشکار را میتوان به معنی اصلی و نهفته ان ترجمه کرد. بناا فروید میگوید که رویا باید به عناصر جدگانه شکستانده شود. او میپرسد که با عناصر مذکور باید یکجا شویم و تصاویر جدید را ایجاد کنیم. بالاخره تمام روابط مشابهت ها بین متحدین ما را به یک ایده اصلی رهنمون میکند ، اینست معنای نهفته.
از رویا به رویا پرداز
رویا همیشه بخش مهمی از تحلیل روانی بوده است. درمانگران بعد از فروید هنگام گفت و شنود با مریضان ، خوابهای شانرا نیز از نظر دور نداشتند. بالاخره هردو ، درمانگر و مریض به شخصیت رویاپرداز متوجه میشوند و بعضا باعث میگردد که باهم یک چیز جدیدی را برملا بسازند. به نظر فروید تحلیل و تعبیر درست یک رویا زمانی میسر است که زمینه های قبلی آن از بین رفته باشد. در رابطه به تحلیل روانی باید گفت که در موجودیت فلسفه امروزی رشد کرده و گفته میشود که یک متن مربوط به رویا تعبیرهای زیاد دارد. هنوز هم تحلیل باهمی درمانگر و مریض نتایج بهتری به بار اورده و دریچه درمان بهتر را برای آینده باز میکند.
بسیار گفته میشود که در حال حاضر رویا ها در مقایسه به رویاپردازان آنقدر مهم نیست ، اما رویا را در تحلیل روانی امروز بیشتر به مثابه شخصیت رویا پرداز مشاهده میکنند. بناا از روابط رویاپرداز پرسیده میشود ، اما توجه بیشتر به محتوای و چگونه گی ارتباط ان با زنده گی مریض صورت میگیرد. رویاپرداز خود نشانه های مهم سلامتی را مشاهده میکند. هرکه بهتر رویاپردازی کند ، میداند که چگونه ناخودگاه خود را به تحرک بیاورد. اندیشه چنان است که یک رویاپرداز خوب میتواند بخش ناخود گاه شخصیت خود را بهبود بخشد.
به این ترتیب رویاها بیان مهمی از بخشهای کمتر شناخته شده روان ماست و نشان میدهد که ما همیشه نمیتوانیم تجارب مانرا اداره کنیم ، درحالیکه روان ما ، از آنچه فکر میکنیم ، به مراتب غنی و پیچیده است. به گفته فروید ، رویا هنوز هم شاهراهیست به سوی ناخود گاه!
پایان
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۱۶    سال هــــــــــژدهم                سنبله/میزان          ۱۴۰۱    هجری  خورشیدی                شانزدهم سپتمبر  ۲۰۲۲