تا ختم این زمین و زمان، عاشق تو ام
تا انهدام کل جهان، عاشق تو ام
دندان گرگِ فاصله، روی گلوی من
تا آخرین رهاییِ جان، عاشق تو ام
تا چار فصل عشق سفر دادهای مرا
تا برگ برگ زرد خزان عاشق تو ام
پایان نداشتی و سرانجام من تویی
تو بینهایتی و از آن عاشق تو ام
بی چتر، زیر ریزش باران، به نام تو
دیوانه وار، نعره زنان، عاشق تو ام
من مست عشق و کوچه پر از سنگباوران
آن سوی سنگ، رقصکنان، عاشق تو ام
دنیا چه است؟ مقبرهی نارسیدهها
حرف نگفتهیی که "بمان! عاشق تو ام..."
صنم عنبرین |