کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

             فرخنده شعله 

    

 
سرنوشت غم انگیز کودکان خیابانی ما !

 

 

این جمع پریشان و درمانده که در جهان بنام ،، کودکان خیابانی ،، مسمی شده اند دارای سر نوشت غم انگیز و نا معلومی هستند که پرداختن به زندگانی آنها وجدان آدمی را جریحه دار و روان آنرا دچار اندوهی بی پایان می نماید . کودکان خیابانی یعنی آنعده از کودکانی که در سنین کم تر از هژده سال بهترین و بیشترین اوقات خاص عمر خود را تنها یا بصورت گروهی و جمعی در خیابانها می گذرانند و بخاطر امرار معاش مجبور به اجرای پست ترین کار ها میگردند .
واما در افغانستان !
جغرافیای که همه دارو ندارش را جنگ های طولانی در خود بلعیده است وهر سو و پهنه ی آن روایتگر هزاران اندوه و ملالتی است که به تصویر کشیدن آن رنج های بی شماری را در ذهن هر فرد انسانی تداعی میکند . قصهٔ کودک خیابانی ما درد آور تر از خواندن داستان شخصیت و قهرمان کتاب داستان بینوایان است . اینجا میخواهم بگونه مختصر به پهنه ها و بیچارگی های قشر درمانده و محتاجی بپردازم که زندگی ملالت بار آنها بازده و محصول حدود نیم قرن جنگ و کشمکش های خونینی است که تا حال آتش آن در گوشه و کنار مملکت ما شعله ورنگهداشته شده است و جان صد ها انسان بیگناه را هرروزه طعمه مرگ می نماید .

کودکان خیابانی ما که جز داشته های عمده بشری جامعه ما محسوب میشوند و بنا برعوامل متعدد متاسفانه با گذشت هرروز به جای کاهش بر تعداد آنها افزوده میگردد . یکی از عوامل کشانیده شدن پای کودکان از کانون گرم و پر عطوفت خانواده ها به کنار خیابان ها وجود و ازدیاد روز افزون فقر اقتصادی است که ناشی از تداوم جنگ درکشور ما میشود .
جنگ پدران آنهارا از آنها گرفته است و مادران شانرا بیوه ساخته است و این کودکان معصوم را یتیم و در عین حال به متکفل مایحتاج خانواده های شان مبدل ساخته است . کودکان خیابانی ما مانند سایر کودکان جهان دارای آرزو ها و آمال کودکانه خود بودند و حق داشتند تا به دورازهرگونه دغدغه و درد سرهای بگونه آرام در آغوش پر مهر خانواده های شان زندگی کنند اما جنگ آنها را از نعمت پرورش خانواده محروم ، بر خورداری از تغذیه ، پوشاک ، صحت ، مسکن را از آنها سلب نموده و دروازه های مکاتب را به روی آنها بسته است .
آنها را به فرشته گان کوچک و سرگردان در خیابان های پر از گردو خاک به دنبال لقمه نانی مبدل ساخته است که باید از پگاه تا بیگاه و حتی تا نیمه های شب باچشمان درمانده و سرگردان در جستجوی آن باشند .
این فقر و خیابانی شدن راه را برای لغزیدن آنها در پرتگاه هلاکت و بربادی هموار ساخته است و اکثراً این کودکان طعمه شکار باند ها و گروه های تبهکار داخلی و خارجی گردیده و مجبور به اجرای انواع اعمال جرمی میگردند . مصایبی که زندگی این کودکان خیابانی را به مخاطره انداخته اند بی شمار اند . این اطفال که بیشتر آنها دارای سنین پنج الی شانزده سال هستند مصروف دست فروشی در جاده ها ، جمع آوری زباله ها ، قاچاق و فروش مواد مخدر ، کیسه بری ، تگدی گری ( گدای گری ) انجام کار های شاقه در بدل کمترین مزد ، سو استفاده های جنسی و قاچاق آنها به خارج کشور مواردی هستند که ما شاهد آن می باشیم . از همه درد آورتر اینکه اکثریت این کودکان بوسیله باند های قاچاق انسان به خارج از کشور قاچاق میگردند و بعضاً در گروه های تروریستی جذب و تحت پرورش آنها قرار گرفته وبعد از فراگیری اعمال تروریستیی دوباره به افغانستان فرستاده میشوند و ازآنها در اجرای عملیات های انتحاری بگونه بیرحمانه استفاده صورت میگیرد .

باوجود هزینه شدن بودجه های هنگفت از جانب جامعه جهانی بخصوص سازمان های مدافع حقوق اطفال (یونسکو ) و دولت افغانستان ما تا هنوز شاهد بهبود یا کاهش تعداد این کودکان از سطح خیابان ها درین هژده سال نبوده ایم . درکنار فقرِاقتصادی ناشی از جنگ یک سلسله عوامل دیگری که در ازدیاد کودکان خیابانی در افغانستان نقش بارزو برجسته دارند عبارت ازبی برنامه گی حکومت ، سازمان ها و نهاد های ملی و بین المللی مدافع حقوق اطفال ، فقر فرهنگی ، ازدیاد میزان طلاق که سبب از هم پاشیدن کانون خانواده ها میگردد ، اعتیاد والدین به مواد مخدرو نهادینه بودن فرهنگ برخورد خشونت بار در خانواده ها بر علیه اطفال میباشند . به گزارش نهاد های رسمی و معتبر در حدود شش ملیون کودک در معرض خطر انجام جرایم جنایی قرار دارند که این یک رقم نگران کننده خوانده شده است .

هرگاه دولت و نهاد های حمایت از حقوق اطفال با طرح برنامه های جامع و همه جانبه در راستای ریشه کن کردن فقر اقتصادی که دامنگیر این کودکان و خانواده های آنها گردیده است کار موثر انجام ندهند با گذشت هرروز بر تعداد این کودکان افزوده خواهد شد و درنهایت کشور را به یک بحران جدی مواجه خواهد ساخت که آنگاه جلوگیری از آن کاری است بسا دشوار .

دولت و نهاد های مسؤل باید درکنار موارد بالا در قسمت آموزش اجتماعی ، ترویج اخلاق دینی و انسانی و بیدار نگهداشتن وجدان انسانی ، تدوین و تصویب قوانین جدی و قابل اجرا مبنی بر جرم شمردن استفاده سؤ از وجود این ها برای کمک به این قشر معصوم و محروم در لایه های مختلف جامعه کار های مهمی را باید انجام بدهد .
به امید روزی که ما دیگر شاهد زندگی ملالت بار این قشر درمانده و محتاج درروی جاده ها نباشیم و این سرمایه ی بزرگ در آینده این فرصت را بدست بیاورند تا در قدم گذاشتن دریک مسیر روشن مایه ی خدمت و آوردن رفاه به کشورویرانه ما گردند .

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۱۲    سال هــــــــــژدهم                 سرطان/اسد          ۱۴۰۱    هجری  خورشیدی                ۱۶ جولای  ۲۰۲۲