کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

              سهراب سیرت

    

 
خانه

 

 

خواستم «جان» بنویسم، بدنم سوخته بود
گفتم از «خانه» بگویم وطنم سوخته بود


در سکوتی که شد آلوده به مرگ و خفقان
خواستم لب بگشایم دهنم سوخته بود


خواستم دست بشویم من از اشک و بروم
گل لبخند ولی در چمنم سوخته بود


در غروبی که به یک کاسۀ پرخون می‌ماند
رفتم و غرق شدم گرچه تنم سوخته بود


خواستم «آزادی» جانِ کلامم باشد
خط به خط، نقطه‌به‌نقطه...سخنم سوخته بود


خواستم «خانه» بگویم که فرو ریخت سرم
سقف گوری که درونش کفنم سوخته بود

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۰۸    سال هــــــــــژدهم                 ثور/جوزا           ۱۴۰۱    هجری  خورشیدی     مَی  ۲۰۲۲