نام دراکولا و وحشت وخون آشامی او به ویژه برای کسانی که سلسله فلم های زیر
این نام را دیده اند
میتواند آشنا باشد. بربنیاد فلم هایی که از شخصیت او انتشار یافته اند،
دراکولا موجودی است محیل و مکار که این هنرمنفی وفریبنده را در خدمت نیاز
خون آشامی وضد انسانی به کار می گمارد. زمان کارکرد او شب هنگام است. در
تاریکی حیله و نیرنگ را درمعرض استفاده قرار میدهد. تبسم های جذاب و پرکشش
را به نمایش میگذارد، طرف را مجذوب میکند، وبا گذشت لحظه ها، به سرعت وشدت
تأثیرنهادن ها و در آغوش آوردن شکارمی افزاید وسرانجام دهن تشنۀ خون با
هویدا شدن دندان هایی که در تن زیبای هدف فرو میروند، چهرۀ واقعی دراکولا
برملا میشود. با مکیدن خون شکار وتزریق خون خود، از مظلوم فریب خورده،
دراکولایی را بار می آورد که این وظیفه را با کاربرد لطایف الحیل دراکولایی
ادامه میدهد. این ویژه گی دراکولا هم افزوده شود که با روشنایی چه روشنایی
صبح و روز باشد و چه شمع وحتی آیینه سر دشمنی دارد. در واقع دراکولا
روشنایی را اسباب فلج شدن و مرگ یافته است. چنین است که برای دوری از
روشنایی وجان گیری شبانه، روزها در تابوتی به خواب فرو میرود.
اجازه دهید، قرینه یی را که از روی این ویژه گی شخصیت دراکولا با دراکولای
طالبان و دراکولاهای هم مانند او یافته ام، درمیان بگذارم. اما در جای نماد
روشنی، درس وتعلیم وتحصیل دانش، علم وآن همه شئوون دانشی را در نظر آوریم
که به تأمل روی پدیده ها و پرسش ها، پاسخ علمی میدهند.
میدانستیم وباردیگر آگاهی یافتیم که گروه طالبان وسایر امارت دوستان وخلافت
دوستان داعشی، با درس وفراگیری دانش سرسازگاری نداشته وبا آن کینه ورزی
دارند. اما این گروه ها در کل با مکتب( که آنرا به دلیل انحصار نام مدرسه و
همچنان عادت کردن با مدرسه های دیوبندی، علاقه دارند مدرسه بنامند)، دشمنی
ندارند. مدرسه و مکتب جای گونه یی از فراگیری است. گونۀ آموزش های گروه
طالبان این است که فزیک وکیمیا و... تدریس نشود. سخن از کروی بودن زمین
ونبود موانع عبور ناپذیر میان زمین ومهتاب در میان نیاید. گفته نشود که آب
از دو مالیکول بوجود آمده است. گفته نشود که پیشرفت علم طب و دست کارساز
طبیب توانسته است پارۀ ازامراض را مداوا کند. گفته نشود که زنان مانند
مردان دارندۀ چنان ظرفیت های میباشند که خرد وعلم هم برآن صحه نهاده وبر
برداشت های جاهلانه خط بطلان کشیده است.
سردمداری تاریکی خواه ازطالبان، دانشگاه کابل واستادانی را که عمری را
درپای علم ودانش صمیمانه به پایان برده اند، توهین وتحقیر میکند، زیرا آنها
نگفته اند که زمین بر شاخ گاوی نشسته است، چون شاخی خسته وذله شد، گاو آنرا
برشاخ دیگری می نشاند که در اثرآن زلزله پدید می آید!
گروه طالبان وقتی دست اش به دالر بیشتر برسد که معاش هم بدهد، جای درس را
باز میکند. اما در آنجا نمیگذارد که دانشجویان، دانش فرا بگیرند، در آنجا
آنچه تدریس میشود که از تاریکخانه های مدارس پاکستان فرا گرفته شده و با
روشنی ذهن دشمنی دارند.
اگر گروه طالبان نمیگذارد که دختران بیشتر ازصنف ششم درس بخوانند وتا آن
صنف هم پذیرش موضوعات جاهلانه را در اذهان تزریق میکنند، به این دلیل است
که در صنوف بعدی نیاز فراگیری موضوعات بالاتروبا سطح تر مطرح میشود و تلقین
های شب پرستانه و مزخرف ملا انصاری، و خلیفه حقانی و... زیر سوال میرود و
ناپذیرفتنی.
این است که این دراکولا ها، در پرتو روشنی علم ودانش، گریزگاه خود را در
تابوت می جویند و بازار دین فروشی وابزار آنرا از دست رفته.
این دراکولا های خون اشام، به عقاید سایر مردمی که با باورمندی ها به دین
ومذهب، مانند این گروه خونریز وجاهل، رویکردی ندارند، توهین میکنند وآنها
را هم می آزارند.
پس راه دیگری نیست جز اینکه با چراغ علم ودانش، کارفرهنگی، توضیحی واقناعی
و رویکرد به همه ابزار ووسایل مادی ومعنوی مدنی، گم کنندۀ این گروه، با
افشأ حیله گری ها واهداف خونریزانه با همه ابعاد زیانبار وضد انسانی آن،
مقابله شود.
|